یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالله بن حریش، مکنی به ابوعبدالله، شیخ و محدث و ثقه بود و به سال 295 یا 296 ه . ق. درگذشت. از احمدبن مقدام و زیادبن ایوب و جز آن دو روایت دارد. (از ذکر اخبار اصبهان ج2 ص362).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب، از بزرگان طالبیان در روزگار موسی الهادی و هارون الرشید بود. امام جعفر صادق او را در مدینه تربیت کرد و او در فقه و حدیث تبحر یافت. بسیاری از مردم مکه و مدینه و یمن و...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالله بن سعیدبن عبدالمنعم الحاجی داودی منانی، مکنی به ابوزکریا، عارف و فقیه مغربی بود. خود و پدر و جدش در کوه «درن» در سرزمین سوس مغرب زاویه ای داشتند و آنان را پیروان بیشماری بود. به مراکش رفت و با ابن محلی به جنگ پرداخت...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالله بن عبدالملک معروف به واسطی، فقیه شافعی عراق در روزگار خود بود. به سال 662 ه . ق. در واسط به دنیا آمد و به سال 738 در همان شهر درگذشت. او راست: 1- الناسخ والمنسوخ. 2- مطالع الانوار النبویه فی صفات خیرالبریه. (از اعلام...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن ولید عنبری ذارع، مکنی به ابوزکریا، فقیه و محدث بود و به سال 310 ه . ق. درگذشت. از عبدالله بن عمر روایت دارد و سلیمان بن احمد و عبدالله بن محمد بن جعفر از او روایت کرده اند. (از ذکر اخبار...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالمعطی بن عبدالنور زواوی. رجوع به ابن معطی (زین الدین ابوالحسین یحیی...) شود.
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالواحدبن ابی حفص هنتانی حفصی، مکنی به ابوزکریا، نخستین پادشاه از ملوک دولت حفصیه در تونس است که به استقلال و قدرت تمام به سلطنت پرداخت. شاعر و نویسنده و دانش دوست و ادب پرور بود. چندین مدرسه و مسجد بنا نهاد و کتابخانه ای تأسیس...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عبدالوهاب بن ابی عبدالله محمد بن اسحاق بن... چهار بخت بن فیروزان اصفهانی، از خاندان بنومنده و از دانشمندان و مورخان و حافظان حدیث و مؤلفان قرن پنجم و ششم هجری بود. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مادهء بنومنده و نیز نامهء دانشوران ج2 ص404 و...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عدی بن حمیدبن زکریا، مکنی به ابوزکریا، مترجم کتب ارسطو و دانشمندان دیگر به عربی و معاصر ابن ندیم بود. رجوع به ابن عدی (ابوزکریا یحیی...) و نیز شهرزوری ص60 و فهرست ابن ندیم و فهرست تتمهء صوان الحکمه و تاریخ الحکماء قفطی و معجم المطبوعات...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن عروه بن زبیربن عوام اسلامی، مکنی به ابوعروه، از سرشناسان مدینه و دانشمند و عالم علم انساب بود. روایات کمی نیز از او نقل شده. وی برادرزادهء عبدالله بن زبیر و مادرش عمهء عبدالملک بن مروان بود و اشعاری به او نسبت می دهند که در...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن حسن بزار حلوانی عراقی، مکنی به ابوسعد، فقیه شافعی بود. چندی به تدریس در نظامیهء بغداد اشتغال داشت. تألیفاتی دارد که از آن جمله است: «التلویح» در فقه شافعی. وی به سال 450 متولد شد به سال 520 ه . ق. در سمرقند درگذشت....
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن حمود علوی حسنی، از پادشاهان حمودیه است که پس از بنی امیه در اندلس به حکومت رسیدند. پس از مرگ پدرش به سال 408 ه . ق. عمویش قاسم بن حمود به سلطنت رسید و او به مخالفت با عمو برخاست و پس از...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن زکریا شقراطسی، فقیه مالکی و شاعر بود و به شقراطس که قلعه ای در جنوب تونس بود منسوب است. او راست: 1- ارجوزه ای در مناسک حج. 2- سجل. وی در حدود سال 415 ه . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن عبدالله اشعری. صاحب تاریخ قم ذیل قنطره ها به قم آرد: «... قنطرهء بکجه بر در مسجد جامع و آن را یحیی بن علی بن عبدالله اشعری بنا نهاده است برابر سرایی که او را بوده و گویند که آن قنطره بکجه بنا نهاده...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن عبدالله بن علی بن مفرج اموی نابلسی مصری، مکنی به ابوالحسین و معروف به رشید عطار، محدث و از حافظان حدیث مالکی بود. اصلش از نابلس و تولد و وفاتش در قاهره بود (سال 584 - 662 ه . ق.). او راست: 1- المعجم؛...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن فضل بن هبه اللهبن برکه، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن فضلان (او را واثق نیز نامیده اند) از فقهای شافعی و مردی ادیب و شاعر و محدث و اهل مناظره و جدل و مدرس نظامیهء بغداد و...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن محمد بن ابراهیم حضرمی، مکنی به ابوالقاسم و معروف به ابن الطحان، اصلش از حضرموت و خود از مردم مصر و مورخ و فاضل و مترجم و عالم حدیث بود. او راست: 1- تاریخ علمای اهل مصر. 2- ذیل بر تاریخ مصر تألیف ابن...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن محمد شیبانی تبریزی، مکنی به ابوزکریا و معروف به خطیب تبریزی، از ائمهء لغت و ادب و در اصل از تبریز بود. در بغداد بزرگ شد و به شام و مصر رفت و سپس به بغداد برگشت و در کتابخانهء نظامیه به کار و...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن نصوح، معروف به نوعی رومی، محقق ترک که تألیفاتی به عربی دارد. در قصبهء طغره به سال 940 به دنیا آمد و در استانبول به تحصیل پرداخت و به سال 1007 ه . ق. در همان شهر درگذشت. از آثار اوست: 1- محصل المسائل...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن علی بن یحیی بن ابی منصور، مکنی به ابواحمد و معروف به ابن منجم، ادیب و دانشمند و متکلم معتزلی و ندیم الموفق برادر خلیفه بود و آثاری دارد که از آن جمله است: 1- النغم. 2- الباهر. (از اعلام زرکلی). و رجوع به بنومنجم شود.