آ
(حرف ) الف لَیِّنه ، مقابل همزه یا الف متحرکه ، حرف اوّل است از حروف هجا، و در حساب جُمَّل آن را به یک دارند. این حرف چون در اوّل کلمه باشد گاه به همزه ٔ مفتوحه بدل شود، چون در آفکانه ، افکانه. آفسانه ، افسانه : ...
آآ
(اِخ) (کلمهء آلمانی به معنی آب) نام عدهء بسیاری از رودخانه های ممالک سلت و آلمان. || نام رودخانهء ساحلی فرانسه (دریای شمال) که کشت و زرع سنتومر بدوست. طول آن 80 هزار گز.
آآر
(اِخ) رودخانه ای است در سویس که از گردنهء «گِرمَسل» سرچشمه گیرد و «برن» و «سُلور» را آبیاری کند و با «روس» و «لیما» و «تی یِل» یکی شده به رود رَن ریزد. طول آن 280 هزار گز.
آآرو
[رَ] (اِخ) شهری است در سویس کرسی ولایت آرگوی، در ساحل «آر»، دارای 12000 تن سکنه.
آء
(ع اِ) جِ آءه.
آئب
[ءِ] (ع ص) بازگردنده. ج، اُوّاب، اُیّاب.
آئبه
[ءِ بَ] (ع ص) مؤنث آئب. || (اِ) آبی که در نیمروز خورند.
آئرپلان
[ءِ رُ] (فرانسوی، اِ)(1) هواپیما. طیاره. آسمان پیما.
(1) - Aeroplane.
آارخیس
[اَ] (اِ) آرخیس. آرغیس. اَرغیس. پوست ریشهء امبرباریس یعنی زرشک و در دمشق و مصر آن را عودالریح خوانند.
آارس
[اُ رُ] (اِخ) نام بندری به دانمارک دارای 78000 مردم.
آئس
[ءِ] (ع ص) مأیوس. ناامید. نومید.
آاطریلال
[اَ] (اِ) آطریلال. رجوع به اَآطریلال و اِطریلال شود.
آئل
[ءِ] (ع ص) شیر ستبر. || هر چیز ستبر از روغن و عسل و مانند آن.
آالبرگ
[اُ بِ] (اِخ) نام بندری است به دانمارک دارای 43000 تن سکنه.
آئن
[ءِ] (ع ص) مرفّه و تن آسان.
آانس
[اَ] (اِ) سپند.
آءه
[ءَ] (ع اِ) نام درختی است و گویند بانک. (مهذب الاسماء). || ثمرهء درختی. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). ج، آء. || کلمه ای که بدان شتر را زجر کنند. (منتهی الارب). || حکایت از صوت و آواز هر چیز.
آئین
(اِ) رجوع به آیین شود.
آئینه
[نَ / نِ] (اِ) رجوع به آیینه شود.
آب
(اِ) نام ماه یازدهم از سال ملی یهود و ماه پنجم از سال عرفی و دیوانی آنان و غُرّهء آن بگفتهء مورخین قدیم با سلخ مرداد یا غُرّهء شهریور مطابق است. و این ماه نزد بنی اسرائیل ماه عزا و ماتم باشد. و بروز پسین آن وفات هارون است و...