ابشیهی

[] (اِخ) بهاءالدین محمد بن شهاب المعزاوی القاهری المالکی. مولد 834 ه .ق .، وفات 898.


ابشیهی

[] (اِخ) شهاب الدین احمدبن محمد بن علی، فقیه شافعی. متوفی892 ه .ق . در قاهره.


ابشیهی

[] (اِخ) شهاب الدین احمد مقری.


ابص

[اَ] (ع مص) شاد شدن و نشاط نمودن.


ابصار

[اِ] (ع مص) دیدن. دیدن بچشم و به دل. رؤیت. || اعلام. دیده ور گردانیدن. || روشن و پیدا شدن.


ابصار

[اَ] (ع اِ) جِ بصر. چشمها. بینائیها. دیده ها.


ابصان

[اِ] (اِخ)(1) نام یکی از داوران بنی اسرائیل، و او هفت سال داوری رانده است.
(1) - Abezan.


ابصر

[اَ صَ] (ع ن تف) بیننده تر. بیناتر. بصیرتر: ابصر از عقاب. ابصر از زرقاء یمامه.


ابصع

[اَ صَ] (ع ص) گول. احمق. ج، بُصع. || (ص، ق) کلمهء تأکید کثرت. ج، ابصعون.


ابصعون

[اَ صَ] (ع ص، ق) جِ ابصع.


ابصنه

[اَ صِ نَ] (ع اِ) جِ بُصان.


ابض

[اَ] (ع مص) رها کردن. || بستن ساق دست شتر را به برسوی آن تا گریختن نتواند. شتر را به اباض بستن. (تاج المصادر بیهقی). || آرمیدن. || جنبیدن. || زدن رگ اباض کسی را. درهم کشیده شدن رگ نَسا. با هم آمدن. (تاج المصادر بیهقی).


ابض

[اُ] (ع اِ) زمانه. روزگار. || باطن زانوی مردم. چفتهء زانو. || باطن آرنج شتر. ج، آباض.


ابض

[اُ بُ] (ع اِ) جِ اِباض.


ابضاض

[اِ] (ع مص) اندک عطا کردن.


ابضاع

[اَ] (ع اِ) جِ بُضع.


ابضاع

[اِ] (ع مص) بستوه آمدن. || بشوهر دادن زن را. || بضاعت ساختن. چیزی را سرمایه کردن. || سیراب کردن. || رسول را جواب شافی گفتن. || بیان شافی کردن. هویدا کردن کلام. || بضاعت دادن. آخریان فرادادن. (تاج المصادر بیهقی). چیزی به سرمایه دادن. و در فقه، دادن مالی...


ابضع

[اَ ضَ] (ع ص) لاغر.


ابضع و ضبیع

[اَ ضَ وَ ضُ بَ] (اِخ) دو آب است بنی ابی بکر را.


ابضعه

[اَ ضَ عَ] (اِخ) نام پادشاهی از کندَه، برادر مخوس.



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.