ابراض

[اَ] (ع ص، اِ) جِ بَرض.


ابراض

[اِ] (ع مص) گیاه گوناگون برآوردن زمین آنگاه که گیاهان را برای خردی و حقیری از یکدیگر باز نتوان شناخت.


ابراق

[اَ] (اِخ) نام کوهی بمشرق جرجان(1). (مراصد الاطلاع). || نام کوهی به نجد.
(1) - گمان میکنم این کلمه مصحف رحرحان باشد: قال الشریف علی بن عیسی الحسنی: ابراق جبل فی شرقی رحرحان.


ابراق

[اَ] (ع اِ) جِ بَرَق (معرب بَرَه). برَه ها.


ابراق

[اِ] (ع مص) برق افتادن بر کسی. رسیدن برق کسی را. زدن برق کسی را. || برداشتن ناقه دم خود را در اثر آبستنی. || ترسانیدن مردم. بیم کردن. توعید کردن. تهدید کردن. (زوزنی). || ریختن آب بر روغن زیت. || تندر و درخش آوردن آسمان. || برق افتادن. برق...


ابراقات

[اَ] (اِخ) نام آبی جعفربن کلاب را. (مراصد الاطلاع). و در منتهی الارب ابرقان آمده است و ظاهراً غلط است چه یاقوت ضبط آنرا «بالفتح ثم السکون و را و الف و قاف و الف و تاء مثناه» تصریح کرده است.


ابراک

[اَ] (ع اِ) جِ بُرکه، به معنی مزد آسیابان. || مرغی آبی خرد برنگ سپید.


ابراک

[اِ] (ع مص) فروخوابانیدن شتر را. (زوزنی). || در پی هم باریدن ابر.


ابرالحجاج

[اُ بُ رُلْ حَجْ جا] (اِخ) نام آبهائی است بنی نمیر را.


ابرام

[اَ] (اِخ) (به معنی پدر عالی) برحسب روایات یهود نام اوّلی حضرت ابراهیم بوده و سپس به ابراهام موسوم شد یعنی پدر جماعت بسیار.


ابرام

[اَ] (ع ص، اِ) جِ بَرَم. کمزنان. آنان که از بخل قمار نکنند.


ابرام

[اِ] (ع مص) سخت بتافتن. (زوزنی). رَسن دوتا تافتن. جامه به ریسمان دوتا بافتن. || استوار کردن. کار محکم کردن. || بستوه آوردن. سُته کردن. تنگ آوردن. بجان آوردن. || گران کردن. || سختی. || ملول کردن. گرانی کردن. دردسر دادن :
ای بتو دل گشته خرم قوی
سخت قوی پشتی دارم...


ابرانه

[اَ نَ / نِ] (ص مرکب، اِ مرکب)صورتی از آبرانه. میرآب. آبیار. اویار.


ابراهام

[اَ] (اِخ) صورتی از نام حضرت ابراهیم پیغمبر علیه السلام.


ابراهیم

[اِ] (اِخ) یکی از دریاچه های افریقا در منبع نیل که در سال 1291 ه .ق . کشف و به نام ابراهیم پاشای خدیو نامیده شده است.


ابراهیم

[اِ] (اِخ)(1) ناحیه ای است در کانادا که سپاه انگلیس و فرانسه بدانجا جنگ کردند.
(1) - Abraham.


ابراهیم

[اِ] (اِخ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).


ابراهیم

[اِ] (اِخ) نام سورهء چهاردهمین از قرآن کریم، پس از رعد و پیش از حجر و آن مکیه است، دارای پنجاه ودو آیت.


ابراهیم

[اِ] (اِخ) نام یکی از مجلِّدین مشهور. (ابن الندیم).


ابراهیم

[اِ] (اِخ) (نهر...) نام رودی به شام در جنوب غربی طرابلس الشام و مصب آن بحر ابیض است و بطول 25 هزارگز.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.