یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی الصفا (ابن) احمد، معروف به ابن محاسن، از مردم دمشق و خود ادیب بود. او راست: 1- المنازل المحاسنیه فی رحله الطرابلسیه. 2- مجموع. وی به سال 1053 ه . ق. در دمشق درگذشت. (از اعلام زرکلی).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی الفرج سعیدبن ابوالقاسم هبه الله... شیبانی کاتب و نویسنده واسطی الاصل، از دانشمندان علم حساب و فقه و کلام و اصول بود. در بغداد به دنیا آمد و بزرگ شد و از خردسالی به خدمت در دیوان دولتی پرداخت تا در سال 564 ه ....
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی بکربن محمد بن یحیی عامری حرضی، مورخ و عالم به مفردات طب و محدث و شیخ یمن در عصر خود بود. به سال 816 ه . ق. در حرض (یمن) به دنیا آمد و به سال 893 در همانجا درگذشت. او راست: 1- غربال الزمان،...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی بکر محمد برمکی صدیق جابر ملقب به حکیم. او راست: 1- سراج الظلمه والرحمه لهذه الامه. 2- الخواص الکبیر. (یادداشت مؤلف).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی بکر ورجلانی، از مردم ورجلان (میان افریقیه و سرزمین جرید) مورخ بود و به سال 471 ه . ق. درگذشت. او راست: سیره الائمه و اخبارهم. (از اعلام زرکلی).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی حفصه. شاعری مقل به روزگار عبدالملک بن مروان و اشعار او نزدیک بیست ورقه و او یکی از خاندان بنومروان بن ابی حفصه است. (ابن الندیم). و رجوع به عیون الاخبار ج4 ص16 و عقدالفرید ج7 ص145 شود.
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی حکیم حلاجی از پزشکان مخصوص معتضد خلیفه بود. رجوع به حلاجی شود.
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی علی منصوربن جراح مصری، مکنی به ابوالحسن و ملقب به تاج الدین و معروف به ابن الجراح، از ادبا و فضلا و شعرا و نویسندگان دیوان انشاء در مصر بود. به سال 531 ه . ق. در قاهره به دنیا آمد و در مرز دمیاط...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی کثیر صالح طائی یمامی، مکنی به ابونصر، دانشمند روزگار خود در یمامه و از ثقات اهل حدیث بود. ده سال در مدینه مسکن گزید و از بزرگان و تابعان روایت شنید. مرگ او به سال 129 ه . ق. بود. (از اعلام زرکلی). وی از...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن ابی منصور فارسی، مکنی به ابوعلی، زبدهء آل منجم بود که از آنان دانشمندانی در ادب و نجوم و کلام برخاسته اند. در دربار مأمون عباسی به فضل بن سهل پیوست و فضل در نجوم به رأی او عمل میکرد. پس از کشته شدن فضل به...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمد اندلسی، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن خیاط، ادیب و شاعر و عالم در حساب و هندسه و محیط به علم نجوم بود و در علم پزشکی و حسن معالجه و خوشخویی و درستی مذهب نیز شهرت داشت و به سال 447 ه ....
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن ابراهیم بن هذیل تجبیبی غرناطی، مکنی به ابوزکریاء و معروف به ابن هذیل، از مردم غرناطه و مردی دانشمند و شاعری نوآور بود و گوشه نشینی اختیار کرد و در پایان عمر به طبابت یکی از عمال دربار پرداخت. کتاب «الایجاز والاعتبار» را در طب...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن ابی السعود کازرونی، از بزرگان علمای شافعی بود. رجوع به ابوالسعود شود.
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن عبدالسلام بن رحمون، مکنی به ابوزکریا معروف به عُلَمیّ فقیه مالکی، از مردم قسطنطنیه بود. به مصر مسافرت کرد و در مکه به سال 888 ه . ق. درگذشت. از آثار اوست: 1- شرح الرساله، در فقه. 2-3- تعلیقاتی بر مختصر خلیل و بخاری. (از...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن علی، عمادالدین بن مظفر، معروف به ابن مظفر، از دانشمندان زیدی بود و به سال 875 ه . ق. درگذشت. از آثار اوست: 1- لبیان الشافی و الدر الصافی المنتزع من البرهان الکافی. 2- الجامع المفید الداعی الی طاعه الحمید المجید. 3- الکواکب علی التذکره....
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن علی یاسین حمیری، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوزکریا و معروف به ابن المعلم، از شعرا و فقهای حنبلی بود و شعر نیکو می گفت و به سال 691 ه . ق. در دمشق درگذشت. (از اعلام زرکلی).
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن عمر بن یوسف، شرف التنوخی حموی الاصل کرکی قاهری شافعی معروف به ابن العطار، ادیب و شاعر و اصلاً از حمات بود ولی به سال 789 ه . ق. در کرک به دنیا آمد و در قاهره بزرگ شد و زندگی کرد و به سال...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن محمد بن حسن بن قس رندی نفزی حمیری اندلسی فاسی، مکنی به ابوزکریا و معروف به سراج، عالم حدیث در فاس و مغرب بود. کتاب «فهرسه» از آثار اوست. ریاست حدیث و روایت آن بدو ختم شد. وی به سال 805 ه . ق. درگذشت....
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمدبن یحیی بن حسن بن سعید حلی هذلی، مکنی به ابوزکریا و معروف به ابن سعید، از فقهای شیعه و در علم زبان و ادب استاد بود. به سال 601 ه . ق. در کوفه به دنیا آمد و در حله مسکن گزید و به سال...
یحیی
[یَحْ یا] (اِخ) ابن احمد دردیری (دکتر) فاضل مصری، از بنیانگذاران جمعیت «شبان المسلمین» و از اعضای مجلس ادارهء آن بود و سی سال برای پیشبرد مقاصد سودمند آن کوشید. وی به مقام ریاست اتحادیهء تعاونی عمومی مصر رسید. از آثار اوست: 1- التعاون. 2- مکانه العم فی القرآن. وی...