وس

[وَ] (ص، ق) بر وزن و معنی بس باشد، چه در کلام فارسی با و واو به هم تبدیل می یابند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان). بس. (فرهنگ فارسی معین). و در عربی حسب گویند. (برهان). بس. (ناظم الاطباء). || بسیار. || چگونه. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس).


وس

[وَس س] (ع اِ) عوض. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).


وسائد

[وَ ءِ] (ع اِ) وُسُد. وساید. جِ وِساد، به معنی بالین و نازبالش. (منتهی الارب). رجوع به وساد شود. || جِ وساده. به معنی بالشها. (آنندراج) (غیاث اللغات).


وسائط

[وَ ءِ] (ع اِ) وسایط. جِ واسطه. به معنی وسیله ها مستعمل است. (غیاث اللغات) (آنندراج).


وسائل

[وَ ءِ] (ع اِ) وسایل. جِ وسیله. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به وسیله شود.


وساج

[وَسْ سا] (ع ص) جمل وساج؛ شتر نیک گردن درازکننده در رفتار و تیزرو. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، وُسُج. (المنجد).


وساد

[وِ / وَ / وُ] (ع اِ) بالین. تکیه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). مخده و چیزی که بر آن تکیه کنند. (ناظم الاطباء). || نازبالش. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). بالشت. (دهار) (اقرب الموارد). وساده. (منتهی الارب) (آنندراج). و فاءالفعل به هر سه حرکت آمده. (آنندراج). ج، وسد،...


وسادات

[وِ] (ع اِ) جِ وساده. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به وساده شود.


وساده

[وَ / وِ / وُ دَ] (ع اِ) بالین. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تکیه جای. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || متکا. (ناظم الاطباء). نازبالش. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج). بالش. (مهذب الاسماء). مخده. || بستر و خوابگاه. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). || مسند و...


وساطت

[وَ طَ](1) (ع اِ) واسطه و وسیله. || (اِمص) میانجیگری و شفاعت. (ناظم الاطباء). || (مص) در میان شدن و واسطه و وسیله شدن. (غیاث اللغات از منتخب و کشف و صراح). || میانجی گری کردن. پادرمیانی یا پامیانی کردن. میانجی شدن. (یادداشت مرحوم دهخدا) : جماعتی میان هر دوی...


وساطه

[وَ طَ] (ع مص) رجوع به وساطت شود. || (اِ) میانجی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). عمل وسیط. (اقرب الموارد). || (مص) در میان شدن. واسطه و وسیله شدن. (آنندراج). || بزرگوار شدن. (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی). باشرف و باحسب شدن. (المنجد) (اقرب الموارد). بزرگوار شدن و بهینه...


وساع

[وَ] (ع ص) مرد سبک در حاجت و گرامی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || اسب جواد گرامی یا فراخ گام، و فراخ ذراع. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اسب فراخ گام و خر را نیز گویند. (مهذب الاسماء).


وساع

[وِ] (ع ص، اِ) جِ وسیع. (ناظم الاطباء). رجوع به وسیع شود.


وساع

[وَسْ سا] (ع ص) شتر فراخ گام. (ناظم الاطباء).


وساعه

[وَ عَ] (ع مص) سَعَه. فراخ گام و ذراع و گرامی نژاد گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فراخ گام شدن ستور. (دهار) (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). || فراخ گردیدن جای. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


وساق

[وِ] (ع ص، اِ) جِ واسق، به معنی ناقهء بارگرفته و آبستن شده. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).


وسام

[وَ] (ع مص) زیبا و خوب روی گردیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیکوروی شدن. (تاج المصادر بیهقی).


وسام

[وِ] (ع ص، اِ) جِ وسیم، به معنی زیبا و خوبروی. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به وسیم شود. || جِ وسیمه، به معنی زن جمیل زیباروی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به وسیمه شود. || نشان و داغ ستوران و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ||...


وسامه

[وَ مَ] (ع مص) زیبا و خوب روی گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نیکوروی شدن. (دهار). || (اِمص) خوبی و زیبایی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب).


وساوس

[وَ وِ] (ع اِ) جِ وسواس، به معنی اندیشهء بد و آنچه در دل گذرد. (آنندراج) (غیاث اللغات) (اقرب الموارد). || جِ وسوسه :
خدای عزوجل از تنش بگرداناد
مکاره دو جهان و وساوس خناس.
منوچهری.
خواهی که شود رسته روانت ز جهنم
در مدح علی کوش که رستی ز وساوس.
ناصرخسرو.
تا کی باشد تو را...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.