وجم

[وَ] (ع ص) (رجل...) مرد ناکس کمینه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج): وجم سوء؛ مرد بد. (منتهی الارب) رجل سوء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِ) وَجَم. نشان در راه های دشت یا آن سنگ برهم نهاده سطبرتر و درازتر از اروم که عاد بر پشته ها...


وجم

[وَ جَ] (ع اِ) سنگ برهم نهاده سطبرتر و درازتر از اروم که عاد بر پشتها گذاشته اند جهت هدایت راه. (منتهی الارب) (از المنجد) (ناظم الاطباء). ج، اوجام. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). رجوع به وَجم شود. || (ص) بخیل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سبک اندام...


وجم

[وَ جِ] (ع ص) مرد ترش روی سرفروافکنده از شدت اندوه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وجمه

[وَ مَ] (ع مص) یک بار خوردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). وجبه. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || بر روی درافتادن در خوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وجمه

[وَ جَ مَ] (ع اِ) ننگ و عار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). مسبه. (اقرب الموارد).


وجن

[وَ] (ع مص) دور انداختن. || بر زمین کوفتن. || کوفتن گازر جامه را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). کوفتن. (تاج المصادر بیهقی). || (اِ) وَجَن. واجن. زمین سخت دارای سنگ ریزه و قیل العارض من الارض. (اقرب الموارد).


وجن

[وَ جَ] (ع اِ) زمین سخت سنگریزه دار. (از اقرب الموارد). رجوع به مدخل قبل شود.


وجناء

[وَ] (ع ص) شترمادهء سخت و استواراندام، این مأخوذ از وجین است و گویند وجناء ناقهء بزرگ وجنه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). و گویند ناقه عظیمه الوجنتین. (اقرب الموارد). اشتری سخت کوهان. (مهذب الاسماء).


وجنات

[وَ جَ] (ع اِ) جِ وجنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (دهار). جِ وجنه که به معنی رخسارهء آدمی باشد و موی ریش در آنجا نمیروید و آن پهلوی بینی و زیر چشم میباشد و آن موضوع اگرچه جز رخساره است مگر مجازاً رخساره را گفته میشود. (آنندراج) (غیاث اللغات) :...


وجنتین

[وَ نَ تَ] (ع اِ) تثنیهء وجنه. دو گونهء رخسار. رجوع به وجنه شود.


وجنک

[وَ نَ] (اِ) منقار مرغان. (برهان) (آنندراج). نوک مرغان. منقار مرغ. (ناظم الاطباء).


وجنه

[وَ / وِ / وُ نَ / وَ جَ نَ / وَ جِ نَ] (ع اِ) و همچنین اُجنَه. رخساره یا تندی رخسار. (منتهی الارب). و در آن پنج لغت آمده است. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات). افراز رخ. (مهذب الاسماء). برآمدگی از دوگونهء رخسار. (اقرب الموارد). جزء برآمده از...


وجوب

[وَ] (ع مص) جِبَه. لازم شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به وُجوب شود.


وجوب

[وُ] (ع مص) سزاوار شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || مقرر گشتن بیع. || برگردانیدن. (منتهی الارب): وجب عنه؛ برگردانید از آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || وَجب؛ پنهان شدن و غروب کردن خورشید. (از اقرب الموارد). فروشدن آفتاب. (منتهی الارب). || فرورفتن چشم به مغاک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)...


وجوباً

[وُ بَنْ] (ع ق) به طور وجوب. حتماً. مسلماً. لزوماً. به عنوان وجوب و لزوم.


وجوبه

[وُ بَ] (ع مص) ترسو شدن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جبان شدن. (اقرب الموارد). بددل و گول گردیدن. (منتهی الارب). بددل شدن. (تاج المصادر بیهقی). ترسو و بددل گردیدن. گول و احمق شدن. (ناظم الاطباء).


وجود

[وُ] (ع مص) وَجد. جِدَه. وِجدان. یافتن. (منتهی الارب) (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی). || دانستن. (از اقرب الموارد). وجد به معنی عَلِمَ آید و در این هنگام از افعال قلوب به شمار آید و دو مفعول را نصب دهد مانند: وجدت صدقک راجحاً. (اقرب الموارد). || هست...


وجود عینی

[وُ دِ عَ / عِ] (ترکیب وصفی) وجود خارجی است. رجوع به وجود شود.


وجودی

[وُ دی ی] (ص نسبی) منسوب است به وجود. خلاف عدمی. (اقرب الموارد) (المنجد). || (اصطلاح منطقی) آنچه که سلب جزو مفهوم آن نباشد و مقابل آن عدمی است که سلب جزو مفهوم آن است و به همین معنی عدمی در تعریف قضیهء معدوله به کار میرود. || وجودی عبارت...


وجودیهء لادائمه

[وُ دی یَ یِ ءِ مَ](ترکیب وصفی، اِ مرکب) (اصطلاح منطقی) (قضیهء...) نزد منطقیان مطلقهء عامه را نامند با قید لادوام به حسب ذات و آن مرکب باشد از دو مطلقه، مانند: کل انسان متنفس بالاطلاق العام لابالدوام. (کشاف اصطلاحات الفنون). ترکیب این قضیه چه موجب و چه سالب آن...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.