واتد

[تِ] (ع ص) محکم. استوار. ثابت. در تأکید گویند: وتد واتد؛ میخ محکم و استوار. (ناظم الاطباء). تأکید است چون شغل شاغل. (منتهی الارب). قرن واتد؛ منتصب. (معجم البلدان) (المنجد).


واتده

[تِ دَ] (اِخ) آبی است. (معجم البلدان) (منتهی الارب).


واتر

[تَ] (ص تفضیلی)(1) دورتر و والاتر. (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). بالاتر. (رشیدی). دورتر، چنانکه گویند: پای واتر نهاد یعنی پا را دورتر گذاشت. (برهان) (آنندراج): ملحاح؛ آن شتر که از آبشخور واتر نیاید. (السامی فی الاسامی).
(1) - ظ. از: وا = باز (گشاد) + تر (تفضیل) باشد. (حاشیهء برهان چ...


واتر

[تِ] (اِخ)(1) خاورشناس آلمانی که در سال 1771 م. در شهر التنبورگ از نواحی ساکس متولد شد و در سال 1826 م. درگذشت. وی معلم زبانهای شرقی در شهر هال بود و کتابی دربارهء صرف و نحو زبانهای عربی و کلدانی و عبرانی و سریانی(2) نوشت.
(1) - Vatere, Jean -...


واتربوری

[تِ] (اِخ)(1) شهری است در مغرب ایالت کنکتیکوت(2) واقع در ایالات متحدهء امریکای شمالی. دارای 104500 تن سکنه است و صنایع فلزی و نساجی دارد.
(1) - Waterbury.
(2) - Connecticut.


واترپروف

[تِ] (انگلیسی، ص)(1) (از: واتر = آب + پروف = مقاوم، محکم، غیرقابل نفوذ) اشیائی که از نفوذ و صدمهء آب و رطوبت در امان باشند (مانند ساعت).
(1) - Waterproof.


واترپولو

[تِ پُ لُ] (اِ)(1) نام بازیی که با توپ مخصوص در آب استخر و دریاچه صورت میگیرد. هر طرف هفت تن بازیکن قرار میگیرند و سعی می کنند توپ را بطرف هدف حریف پرتاب کنند. معمولاً استخر این بازی بطول 19 تا 30 و بعرض 10 تا 20 گز در...


واترفرد

[تِ فُ] (اِخ)(1) ناحیه ای است در ایرلند، در حوزهء مونستر که جمعیت آن در حدود 51900 تن و حاکم نشین آن شهر واترفرد و محصول آن آهن، سرب و مس و صنایع عمدهء آن بافندگی است.
(1) - Waterford.


واترفرد

[تِ فُ] (اِخ)(1) نام شهر حاکم نشین ناحیهء واترفرد که در حدود 26500 تن جمعیت دارد.
(1) - Waterford.


واترقیدن

[تَ رَقْ قی دَ] (مص مرکب)مصدر جعلی از ترقی. تنزل کردن ترقی معکوس کردن. به صورت مثل گفته میشود :
هر که بینی ترقیی دارد
من بیچاره واترقیدم.(از فرهنگ نظام).


واترلو

[تِ] (اِخ)(1) نام محلهء قدیمی «سیدنی»(2) شهر معروف استرالیا(3) که در حدود 11200 تن سکنه دارد.
(1) - Waterloo.
(2) - Sydney.
(3) - Australie.


واترلو

[تِ] (اِخ)(1) نام شهری در یووا(2)در ایالات متحدهء امریکا که دارای چهل هزار تن جمعیت و حاکم نشین ناحیهء مینوتری(3)است.
(1) - Waterloo.
(2) - Iowa.
(3) - Minoteries.


واترلو

[تِ] (اِخ)(1) نام قریه ای در بلژیک، 15 هزارگزی بروکسل در حاشیهء جنگل «سوانْی»(2) که دارای 4550 تن جمعیت و کارخانهء قند و صابون سازی است. شهرت آن بیشتر بواسطهء جنگ تاریخی است که بین ناپلئون اول و سپاهیان پروس و انگلیس در آن ناحیه اتفاق افتاد (ژوئن 1815 م.).
(1)...


واترلو

[تِ] (اِخ)(1) عنوانی که به آخرین جنگ معروف ناپلئون با پروس و انگلستان داده شده است. این جنگ در حدود قریه ای به همین نام واقع در بلژیک روی داد. سردار انگلیسی این جنگ ولینگتن(2) و سردار پروسی بلوخر(3) نام داشت. جنگ در روز 18 ژوئن 1815 م. صورت گرفت....


واترنگ

[رَ] (اِ) همان بادرنگ باشد. در فصل 27 بندهش (پارهء 23) آمده است: میوه های ماتکور (عمده) سی گونه است، ده سرتک (گونه) میوه است که اندرون و بیرون شاید خوردن چون انجیر، سیب، واترنگ و ... و اترنگ همان ترنج می باشد و اترج معرب آن است. در نامهء...


وات سنج

[سَ](1) (اِ مرکب) (اصطلاح فیزیکی) وسیله ای است که برای اندازه گرفتن قدرت (نیرو) الکتریکی به کار میرود و مانند سایر ابزارهای الکترودینامیکی دارای دو پیچک میباشد... در کارخانه ها برای اینکه روش کار ماشینها و قدرتی که مصرف میکنند معلوم باشد ابزارهای اندازه گیری رسام به کار میبرند. در...


وات فرد

[فُ] (اِخ)(1) شهری در انگلستان در حوزهء لندن و دارای 46000 تن سکنه که صنایع کاغذ و آبجوسازی مختصری دارد.
(1) - Watford.


وات فره ذات

[رَ] (اِخ)(1) وات فره ذات اول، نام یکی از حکام ایرانی دورهء سلوکی در پارس در قرن سوم ق. م. بوده است. سکهء او به دست آمده و بر این سکه تصویر اورمزد با بال گشاده در روی آتشگاه رسم شده است. (ترجمهء ایران در زمان ساسانیان ص 49).
(1) -...


واتگر

[گَ] (ص مرکب) شاعر و افسانه گو. سخنور و قصه خوان. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). از: وات + گر (پسوند شغل و مبالغه). (حاشیهء برهان چ معین). || پوستین دوز بود. (فرهنگ اسدی) (صحاح الفرس) (برهان) (رشیدی) (آنندراج) (جهانگیری) (ناظم الاطباء) :
چو پوستِ روبه بینی به خان واتگران
بدان که تهمت...


واتل

[تِ] (ع ص) مردی که شکم وی پر از شراب باشد. (آنندراج) (ناظم الاطباء)(1).
(1) - در منتهی الارب و تاج العروس «واتل» نیامده است، بلکه تاج العروس در ذیل «وُتْل» آرد: مردانی که شکم آنان از شراب پر باشد، جِ اَوْتَل. و گویا صاحب آنندراج و ناظم الاطباء کلمه را...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.