هنرنمایی

[هُ نَ نُ / نِ / نَ] (حامص مرکب) نشان دادن و اظهار کردن هنر :
چون در جهان نماندت آب هنرنمایی
ای سوخته توانی کاین خام کم درایی.
خاقانی.


هنر نمودن

[هُ نَ نُ / نِ / نَ دَ] (مص مرکب) هنر خود را نشان دادن. هنرنمایی کردن. || دلیری کردن و مهارت به خرج دادن :
ز سوی دگر گیو پرخاشخر
ز بازو نمودی به گردان هنر.فردوسی.
به شمشیر هندی و رومی سپر
نمودند هر دو به بازو هنر.
فردوسی.


هنرور

[هُ نَرْ وَ] (ص مرکب) (از: هنر + ور، پساوند اتصاف و دارندگی) دارای هنر. هنرمند. باهنر :
غماز را به حضرت سلطان که راه داد
هم صحبت تو همچو تو باید هنروری.
سعدی.
هنرور چنین زندگانی کند
جفا بیند و مهربانی کند.سعدی.
هنرور که بختش نباشد بکام
به جایی رود کش ندانند نام.سعدی.
رجوع به هنروری شود.


هنروری

[هُ نَرْ وَ] (حامص مرکب)هنرمندی. هنر داشتن : از نفس پرور هنروری نیاید. (گلستان).


هنره

[هَ رَ] (ع اِ) چاهک گوش. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).


هنری

[هُ نَ] (ص نسبی) اهل هنر. هنرمند. هنرور :
خواجهء سید ابوسهل رئیس الرؤسا
احمدبن الحسن آن بارخدای هنری.فرخی.
آن هنری خواجهء جلیل چو دریاست
با هنر بیشمار و گوهر بی عد.منوچهری.
آفرین زآن هنری مرکب فرخ پی تو
که به یک شب ز بلاساغون آید به طراز.
منوچهری.
هنری سرفکنده چون لاله است
که کلاهش به سر ندوخته...


هنریافته

[هُ نَ تَ / تِ] (ن مف مرکب)باهنر. دارای هنر :
بماناد تا روز ماند جوان
هنریافته جان نوشین روان.فردوسی.


هنری کردن

[هُ نَ کَ دَ] (مص مرکب)هنرمند ساختن. باهنر کردن. || شجاعت در کسی به وجود آوردن. دلیر کردن :
بر سر من تاج دین نهاده شود
دین هنری کرد و بردبار مرا.ناصرخسرو.


هنزا

[هَ] (اِخ) دهستانی است از بخش ساردوئیهء شهرستان جیرفت. دارای دوهزار تن سکنه و شامل 51 آبادی. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول عمدهء دهستان غله، حبوب و لبنیات است. مرکز دهستان قریهء هنزا است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


هنزا

[هَ] (اِخ) دهی است از بخش مهریز شهرستان یزد. دارای 1674 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و کار دستی مردم کرباس بافی و نساجی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


هنزرپنزر

[هِ زِ پِ زِ] (اِ مرکب، از اتباع)خرت وپرت. اسباب بی ارزش. (یادداشت مؤلف). آشغال. چیزهای بدردنخور. خرده ریز. (یادداشت مؤلف). معمو به چیزهایی نیز اطلاق شود که آلوده باشد.


هنزک

[هَ زَ] (اِخ) دهی است از بخش افجهء شهرستان تهران. دارای 304 تن سکنه، آب آن از رود گلندوک و محصول عمده اش غله، بنشن، میوه و چوب قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج1).


هنزمن

[هِ زَ] (معرب، اِ) انجمن. (منتهی الارب). در پهلوی ساسانی هنجمن به فتح اول و سوم و چهارم است. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به انجمن شود.


هنزی

[هَ] (اِخ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اهواز. دارای 350 تن سکنه، آب آن از چاه و محصولش غله است. ساکنان از طایفهء حمید هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


هنشک

[هَ نُ] (اِخ) دهی است از دهستان بافق شهرستان یزد. دارای 81 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و برنج و کار دستی زنان آنجا کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج10).


هنشگ

[هِ نِ] (اِخ) دهی است از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده. دارای 194 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، حبوب، انار و انجیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج7).


هنشنش

[هَ نَ نَ] (ع ص) سبک. چست. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).


هنشین

[هَ نِ] (اِخ) دهی است از دهستان ساردوئیهء شهرستان جیرفت. دارای یک خانوار سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).


هنطه

[هَ طِ] (اِخ) دهی است از بخش ساردوئیهء شهرستان جیرفت. دارای 55 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).


هنع

[هَ] (ع مص) پیچیدن چیزی را و دوتا ساختن. || فروتنی کردن برای کسی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.