هنر نمودن
[هُ نَ نُ / نِ / نَ دَ] (مص مرکب) هنر خود را نشان دادن. هنرنمایی کردن. || دلیری کردن و مهارت به خرج دادن :
ز سوی دگر گیو پرخاشخر
ز بازو نمودی به گردان هنر.فردوسی.
به شمشیر هندی و رومی سپر
نمودند هر دو به بازو هنر.
فردوسی.
ز سوی دگر گیو پرخاشخر
ز بازو نمودی به گردان هنر.فردوسی.
به شمشیر هندی و رومی سپر
نمودند هر دو به بازو هنر.
فردوسی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول