هندوی کردن

[هِ دُ کَ دَ] (مص مرکب)بندگی کردن. سر نهادن :
شاه تشنیع ترک خود بشناخت
هندوی کرد و پیش او درتاخت.نظامی.


هندوی گنبد گردان

[هِ یِ گُمْ بَ دِ گَ] (اِخ) هندوی سپهر. زحل. هندوی چرخ. هندوی هفتم چرخ. رجوع به هندوی چرخ شود.


هندوی گوی

[هِ دُ] (نف مرکب) آنکه سخن به هندی گوید. هندی زبان :
ز رومی رخ هندوی گوی او
شه رومیان گشته هندوی او.نظامی.


هندوی نسب

[هِ دُ نَ سَ] (ص مرکب)آنکه نسبتش به هندوان میرسد :
زاغ جز هندوی نسب نبود
دزدی از هندوان عجب نبود.نظامی.


هندوی نه چشم

[هِ یِ نُهْ چَ / چِ](ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از نی سیاه نه سوراخ است :
جنبش ده ترک لرزه دار ز شادی
هندوی نه چشم را به بانگ درآورد.خاقانی.


هنده

[هِ دِ] (اِخ) دهی است از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای421 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات و کار دستی مردم کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج6).


هنده خاله

[هِ دِ لِ] (اِخ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان فومن. دارای2373 تن سکنه، آب آن از رودخانهء پسیخان و محصول عمده اش برنج، کنف و توتون سیگار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).


هنده کوان

[هِ دِ کُ] (اِخ) رودخانه ای است که به بحر خزر میریزد و محل صید ماهی است. (جغرافیای کیهان).


هندی

[هِ] (ص نسبی) هندوستانی. (برهان). از: هند + یاء نسبت. (از حاشیهء برهان چ معین). منسوب به هند. (منتهی الارب). منسوب به بلاد مختلفهء هند. (سمعانی) :
تبیره درآمد ز پرده سرای
خروشیدن زنگ و هندی درای.فردوسی.
بیفکند شمشیر هندی ز دست
یکی اسب آسوده را برنشست.فردوسی.
بدین تیغ هندی ببرم سرت
بگرید به تو جوشن...


هندی

[هِ] (اِخ) دهی است از دهستان حسنوند از بخش سلسلهء شهرستان خرم آباد. دارای 160 تن سکنه، آب آن از رودخانهء کهمان و محصول عمده اش غله، لبنیات، پشم و حبوب و کار دستی مردم بافتن قالیچه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


هندی

[هُ نِ] (اِخ) دهی است از بخش حومهء شهرستان بجنورد. دارای 84 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


هندیان

[هِ] (اِخ) قریه ای است از اراضی فارس که معدن گوگرد دارد. (از انجمن آرا). ناحیه ای است از حوزهء بنادر جنوب، حد شمالی و شرقی آن بهبهان، مغرب آن خوزستان و جنوبش خلیج فارس است. ساکنان آن از ایلات مختلف هستند. این محل نزدیک بندر معشور است. (از جغرافیای...


هندی بلاغ

[هِ بُ] (اِخ) دهی است از بخش حومهء شهرستان سنندج. دارای 185 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و توتون و کار دستی مردم بافتن جاجیم و قالیچه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


هندیجان

[هِ] (اِخ) از بخشهای چهارگانهء شهرستان خرمشهر. دارای چهارده هزار تن سکنه است. این بخش در جنوب خاوری خرمشهر واقع و شامل هشت دهستان است به نام چم خلف عیسی، چم شعبان، عبادالهی، آسیاب، سویره، گدارچینی، ده ملا و صفائیه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج6).


هندیجان

[هِ] (اِخ) دهی است از مرکز بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. دارای 2830 تن سکنه، آب آن از رودخانهء زهره و محصول عمده اش غله و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج6).


هندیز

[هِ] (اِخ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان سیرجان. دارای 150 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، حبوب و میوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


هندیز

[هِ] (اِخ) دهی است از بخش پاریز شهرستان سیرجان. دارای 50 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


هندیمن

[هِ مَ] (اِخ) دهی است از بخش کامیاران شهرستان سنندج. دارای 304 تن سکنه، آب آن از رود طای و چشمه و محصول عمده اش غله و انواع لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


هنر

[هُ نَ] (اِ) علم و معرفت و دانش و فضل و فضیلت و کمال. (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). کیاست. فراست. زیرکی. (یادداشت مؤلف). این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن صاحب...


هنرآفرین

[هُ نَ فَ] (نف مرکب) کارآموز دانشمند باوقوف. (ناظم الاطباء). آنکه کار هنرمندانه کند. آنکه در کارش ابتکار و ذوق باشد.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.