آماد

(ع اِ) جِ اَمَد.


آمادگی

[دَ / دِ] (حامص) ساختگی. تهیه. بسیج. ساز. استعداد. تَهَیُّأ. أهبه. ساخت و ساز. عتاد. اباب. آراستگی. جهاز. عُدّه. (دهّار).
- آمادگی سفر؛ ساز سفر.


آمادن

[دَ] (مص) ساختن. بساختن. بسیجیدن. بسغدن. سغدن. آسغدن. برساختن. مهیا کردن. مهیا شدن. تهیه. آماده کردن. آماده شدن. آراستن. معدات فراهم کردن. مستعد کردن. ساز کردن. راست کردن. تیار کردن. || پر و مملو گردانیدن. (برهان).


آماده

[دَ / دِ] (ن مف / نف) حاضر. مستعد. مُعدّ. مهیا. مُشمر. عتید. (دهار). مُمهّد. موجود. ساخته. آراسته. بسیجیده. فراهم کرده. برساخته. حاضر. شکرده. سیجیده. (فرهنگ اسدی). بسغده. آسغده. سغده. (اوبهی). چیره. بسامان. ساخته و پرداخته. تیار :
خود(1) تو آماده بدی(2) برخاسته(3)
جنگ او را خویشتن آراسته(4).رودکی.
یکی بدسگال و یکی ساده...


آماده شدن

[دَ / دِ شُ دَ] (مص مرکب)بساختن. بسغدن. سغدن. آسغدن. بسیجیدن. سیجیدن. ساختن. شکردن. آراستن. حاضر، مهیا، مستعد، معد، مثمر، ممهد شدن. استعداد. تَهَیُّأ. تیار، بساز، بسامان، ساخته و پرداخته شدن.


آماده کردن

[دَ / دِ کَ دَ] (مص مرکب)اِعداد. احتشاد. برساختن. ساختن. مهیا کردن. اشراط. تیار، راست، بسامان کردن. پرداختن. ساختن و پرداختن. آمادن.


آماده کرده

[دَ / دِ کَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) ساخته. مُعَدّ.


آمار

(اِ) (از پهلوی به معنی شمار) آماره. آوار. آواره. اَواره. اَوارِجه. حساب :
آنگهی گنجور مشک آمار کرد
تا مر او را زآن نهان بیدار کرد.رودکی.(1)
(1) - این بیت بوزن کلیله و دمنه است و مورد آن را نیافتم. در فرهنگها بجای مشک آمار، خشکامار هم آمده است و «تا مر او...


آمار

(اِ) احصائیّه. (فرهنگستان).


آماردن

[دَ] (مص) رجوع به آماریدن شود.


آماردی

(اِخ) نام طائفه ای بوده است به گیلان. || سفیدرود (مأخوذ از نام طائفهء مذکور).


آمارشناس

[شِ] (نف مرکب) کسی که بقواعد علم آمار آگاهی دارد. متخصص احصائیه. (فرهنگستان).


آمارگر

[گَ] (ص مرکب) مأمور انجام کارهای آمار. مأمور احصائیّه. (فرهنگستان).


آمارگیر

(نف مرکب) آماره گیر. آمارگیره. محاسب.


آمارگیره

[گی رَ / رِ] (نف مرکب)آمارگیر.


آماره

[رَ / رِ] (اِ) آمار.


آماره گیر

[رَ / رِ] (نف مرکب) آمارگیر. نویسنده. مُحاسب. مستوفی.


آماریدن

[دَ] (مص) آماردن. شمردن. بحساب آوردن. || مجازاً، اهمیت دادن. محلی نهادن. بروی خود آوردن :
ساعتکی روی پیش دار و بِهُش باش
کار بمن مان و برمگرد و میامار.سوزنی.
تو از سر نغزیّ و لطیفیّ و ظریفی
می دان همه افعال من و هیچ میامار.سوزنی.


آمازن

[زُ] (اِخ)(1) نام رودی بزرگ در آمریکای جنوبی، و آن بزرگترینِ رودهای جهان است.
(1) - Amazon.


آمازی

(اِخ) نام یونانی شهری از چترپتی کاپادوکیه. و این شهر مسقط الرأس استرابن است. و امروز به آماسیه مشهور است.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.