جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عماربن مهدی بن ابراهیم المقری المهدوی، مکنی به ابوالقاسم. حمیدی ذکر او آورده و گوید: از مردم مهدیهء قیروان است و در حدود سال 430 ه .ق . باندلس شد. او عالم بقراآت و ادب بود و یکی از علماء قراآت مرا از شعر...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمر، معروف بشهاب الدین خفاجی مصری. از بزرگان علمای دولت آل عثمان است. در ادب و فقه و سایر علوم از افراد عصر خود و از شاگردان علامه ابوالسعود صاحب تفسیر است. ابتداء قضای روم ایلی سپس قضای سلانیک و مصر داشته و پس...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمر بن ورد تمیمی، مکنی به ابوالقاسم. او راست: شرح صحیح بخاری.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمر الحنفی، مکنی به ابوالعباس و معروف به ناطقی. او راست: واقعات الناطقی و خزانه الواقعات فی الفروع و هدایه فی الفروع. مؤلف کشف الظنون ذیل واقعات الناطقی و هدایه فی الفروع وفات او را سنهء ستّ و اربعین و اربعمائه (446)، و ذیل...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمرالعتابی، ملقب بالامام و مکنی به ابوالقاسم. یکی از شُرّاح زیاده الزیادات محمد بن حسن شیبانی است و نیز از اوست: کتاب زیادات و زیادات الزیادات و شرح الجامع الکبیر محمد بن حسن شیبانی. وفات وی به سال 586 ه .ق . بود. مؤلف...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمران بابلی. او راست: اسئله القرآن و اجوبتها موسوم به فتح الرحیم لکشف ما یلبس من کلامه القدیم.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عمروبن خره، مکنی به ابونصر. محدث است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عیسی. قاضی ابوالعباس بونی حنفی. صاحب مسند محدث و فقیه است. وفات او به سال 280 ه .ق . بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عیسی برلسی فارسی، مکنی به ابوالعباس و مشهور به احمد زروق. او راست: شرح اسماءالله الحسنی. وفات وی به سال 899 ه .ق . بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن عیسی القمی. رجوع به ابوجعفر احمدبن محمد بن عیسی شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عیسی اللؤلؤی. او راست: کتاب وقف التام. (ابن الندیم).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن غالب خوارزمی برقانی، مکنی به ابوبکر. او از حُفّاظ محدثین معدود است و اصلاً از مردم برقان است که قریه ای است از قراء کات در مشرق جیحون. مابین آن و جرجانیه که شهر مملکت خوارزم است دوروزه راه است. ولادت برقانی سال 336...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن فرج(1)الجیانی الاندلسی، مکنی به ابوعمر، و گاه نسبت او بجد کنند و احمدبن فرج گویند و همچنین برادر او را نیز باین نسبت خوانند. او شاعری بسیارشعر و ادیبی وافرالادب و معدود در سلک شعرا و هم علما باشد. او راست: کتاب معروف بکتاب...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن فضل بن جعفربن محمد بن محمد بن الجراح الخزاز، مکنی به ابوبکر. او از ابوبکربن درید و ابوبکربن السراج و ابوبکربن الانباری سماع دارد و بسیاری از مصنفات آنان را روایت کرده است و به سال 381 ه .ق . در گذشته است. او...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن الفضل الاهوازی، معروف به ابن کثیر(1). محمد بن اسحاق الندیم ذکر او آورده و گوید ازجملهء کتب اوست: کتاب مناقب الکتاب. و رجوع به ابوکبیر اهوازی شود.
(1) - در نسخهء چ مصر الفهرست: ابوکبیر.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن فضل دینوری، مکنی به ابوالفضل و مشهور به ابن خازن. وی شاعر و استاد یگانهء خط در عصر خویش بود. دیوان او را نصرالله کاتب پسر او جمع کرده. او راست: کتاب القناعه. و از شعر اوست در بستان و حمام حکیم ابوالقاسم اهوازی:
وافیت...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن فضل نهاوندی، مکنی به ابوالعباس. از عرفای اواخر مائهء چهارم هجریه است و معاصر است از خلفا با الطایع لله و از سلاطین با عضدالدوله و فخرالدولهء دیلمی. اصلش از نهاوند است و نشو و نما در بغداد کرده و مرید شیخ جعفر خلدیست...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن محمد بن فهد الاسدی، ملقب به جمال الدین. فاضل فقیه مجتهد زاهد عابد وَرِع تقی نقی. در سال 757 ه .ق . تولد یافته در بلدهء حله نشو و نما کرد. چون درجهء رشد و تمیز را قدم نهاد از پی تحصیل علوم و...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن القاسم یا محمد بن احمد، مشهور به ابوعلی رودباری بغدادی. رجوع به ابوعلی رودباری احمدبن محمد بن القاسم یا محمد بن احمد... و رجوع بروضات الجنات ص59 شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن القاسم بن احمدبن خدیو الاخسیکثی، مکنی به ابورشاد و ملقب بذوالفضائل، از مردم اخسیکت و آن شهریست بفرغانه و آن را با تاء و ثاء هر دو گویند. ولادت او در حدود سال 466 ه .ق . و وفات بمرو در شب دوشنبهء چهار...

با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید