اجراس

[اِ] (ع مص) راندن شتر بنغمهء خوش. آواز کردن سرودگوی در حُدا. (منتهی الارب). || آواز نرم کردن مرغ. || آواز کردن بال مرغ بوقت تیز گذشتن وی: اَجرَس الطائر؛ اذا سمعت صوت مرّه. (منتهی الارب). || آواز کردن منقار مرغ در وقت چیزی خوردن. || آواز آمدن از پیرایه....


اجرئشاش

[اِ رِءْ] (ع مص) فربه شدن جسم بعد از لاغری. (منتهی الارب).


اجراض

[اِ] (ع مص) در گلو گیرانیدن. خیو در گلو گیرانیدن. (زوزنی) (تاج المصادر). خدو در گلو گیرانیدن کسی را. (منتهی الارب). بگلو درجهانیدن آب کسی را.


اجراف

[اِ] (ع مص) رسیدن سیل جُراف: اَجرَف المکان؛ رسیدن آن را سیل جُراف [ یعنی سیل که همه چیز را برد ] . (منتهی الارب). || جَرْف چرانیدن شتران را. (منتهی الارب).


اجراف

[اَ] (ع اِ) جِ جُرْف.


اجراف

[اَ] (اِخ) موضعی است در شعر. (معجم البلدان).


اجرال

[اِ] (ع مص) کندن زمین را تا بسنگها رسیدن. (منتهی الارب). کندن زمین را تا بسنگ ناک رسیدن. به دِج رسیدن کن کن و مقنی.


اجرال

[اَ] (ع ص، اِ) جِ جَرَل و جَرِل.


اجرام

[اَ] (ع اِ) جِ جِرْم. تن ها. اجسام (و اکثر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف) : چون از وصول او خبر یافتند شادمان گشتند و حیاتی تازه و عیشی نو بمکان او در اجرام و اجسام ایشان ظاهر شد. (ترجمهء تاریخ یمینی). اکثر اطلاق این لفظ...


اجرام

[اَ] (ع اِ) متاع و ادوات شبان. (منتهی الارب).


اجرام

[اِ] (ع مص) گناه کردن. اِجترام. (منتهی الارب). جرم کردن. (زوزنی). || گناه جستن: اجرمَ علیه؛ گناه جست بر وی و جنایت نهاد و کذلک اجرم الیه. || بزرگ و کلان گردیدن. || صاف شدن گونه: اجرم لَونه. || اَجرَم الدمُ به؛ چسبید خون به وی. || صاف شدن آواز....


اجرام اثیریه

[اَ مِ اَ ری یَ/یِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) عبارتست از اجسام فلکیه با آنچه در اوست و من حیث المجموع بعالم بالا تعبیر کنند چنانکه عبدالعلی بیرجندی در پاره ای از تصانیف خود ذکر کرده. و جرم ستاره، نور و روشنائی آن باشد در فلک، چنانکه شرح این مطلب...


اجرام بسیطه

[اَ مِ بَ طَ/طِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) اجسام غیرمرکبه و یا مرکب از عناصر متساوی الاجزاء(2)، مانند طلا، نقره، آهن.
(1) - Les corps simples.
(2) - Homogenes.


اجرام چرخ

[اَ مِ چَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ستارگان. اجرام سماوی :
تو از رجالی و اجرام چرخ را رسم است
که کارهای عظیم آورد به پیش رجال.
معزی.


اجرام سماوی

[اَ مِ سَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) ستارگان. اجرام چرخ.


اجرام عنصری

[اَ مِ عُ صُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اجسام خاکی.


اجرام فلک

[اَ مِ فَ لَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) افلاک و سیّارات و ثوابت.


اجرام فلکی

[اَ مِ فَ لَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) اجرام فلکیه. اجسام فوق عناصر را گویند از قبیل افلاک و کواکب. (تعریفات).
(1) - Les corps celestes.


اجرام مرکبه

[اَ مِ مُ رَکْ کَ بَ/بِ](ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) اجسامی که مرکب از عناصر مختلفه الطبایع باشند.
(1) - Les corps mixtes.


اجران

[اِ] (ع مص) اجران تمر؛ گرد آوردن خرما در خرمن جای. (منتهی الارب).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید