ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) علی بن منصوربن عبیدالله الخطیبی معروف به اجلّ. رجوع به علی... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عمر بن ابی سعید عثمان. از سلاطین بنی مرین مراکش برادر ابوالحسن علی و چون او اکبر اولاد پدر بود، ابوسعید عثمان ولایت عهد خویش به وی داد لکن او بزمان پدر طغیان کرد و مطرود گشت و پس از فوت ابوسعید برادر وی بسلطنت رسید و...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عمر بن محمد بن خلیل سکونی. رجوع به عمر... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عمر بن محمد شلوبین یا شلوبینی. رجوع به شلوبین و شلوبینی شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عمروبن قائد القدری. از روات حدیث است.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عمروبن مالک الجنبی. از روات حدیث است و ابوهانی خولانی از او روایت کند.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عیسی بن دینار. از روات حدیث است.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) عیسی بن زرعه نصرانی منطقی متوفی به سال 398 ه . ق. او راست: کتابی در عقل و مقاله ای مجهوله در اخلاق و ترجمهء مقداری از کتاب برقلس در تفسیر فاذن از سریانی بعربی. رجوع به ابن زرعه ابوعلی شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) غسّانی. حسین بن محمد بن احمد جیانی اندلسی. رجوع به حسین... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) غنام بن علی. از روات حدیث است.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فارسی. حسن بن احمدبن عبدالغفاربن محمد بن سلیمان بن ابان الفارسی الفسوی النحوی. مولد وی شهر فسای شیراز به سال 288 ه . ق. است. در 307 به بغداد شد و سپس بشهرهای دیگر سفر کرد و به سال 341 بحلب رفت و در آنجا مدتی در...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فارسی. حسن بن الظئر. رجوع به حسن... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فارقی. حسن بن ابراهیم بن علی بن برهون. فقیه شافعی. مولد او بمیافارقین بربیع الاَخر 433 ه . ق. وی در میافارقین نزد ابی عبدالله محمد الکازرونی به تحصیل علوم وقت پرداخت و پس از وفات استاد به بغداد شد و از محضر شیخ ابواسحاق شیرازی صاحب...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فارمدی فضل بن محمد. رجوع به ابوعلی فضل... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فخرالملک عماربن محمد برادر امین الدوله. رجوع به عمار... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فسوی. رجوع به ابوعلی فارسی... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فضل بن الحسین. رجوع به فضل... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فضل بن محمد فارمدی. یکی از شیوخ طریقت صوفیه. مولد او قریهء فارمد طوس به سال 402 ه . ق. بود و پس از براعت در علوم ظاهر قدم در طریق طریقت نهاد و درک صحبت شیخ ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم گرگانی طوسی کرد و استاد وی...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فضیل بن عیاض بن مسعودبن بشر تمیمی بالولاء الطالقانی الاصل الفندینی. مولد او به ابیورد و بقولی بسمرقند و منشأ وی ابیورد بود. و اصل او از طالقان خراسان و فندین قریه ای از مرو است. و سپس بکوفه شد و در آنجا استماع حدیث کرد و...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) فضیل بن عیسی. از روات حدیث است و از ابی عوانه روایت کند.
