ابوطعمه
[اَ طِ مَ] (اِخ) ابن اُبیرق بن عمرو. صحابی است.
ابوطعمه
[اَ طِ مَ] (اِخ) مولی عبدالعزیزبن عمر. تابعی است و از ابن عمر روایت کند.
ابوطعمه
[اَ طِ مَ] (اِخ) نسیربن ذعلوق محدث است.
ابوطفیل
[اَ طُ فَ] (اِخ) عامربن واثله الکنانی المکی و بعضی نام او را عمروبن واثله گفته اند و نسب او این است عامربن واثله بن عبدالله بن عمروبن جحش بن حری. به سال احد بزاد و هشت سال از حیات رسول صلوات اللهعلیه را دریافت و بزمان خلافت علی علیه...
ابوطلب
[اَ طَ لَ] (اِخ) شاعری ترانه ساز و ظاهراً معاصر رودکی و شهید:
از دلاویزی و تری چون غزلهای شهید
وز غم انجامی و خوشی چون ترانهء بوطلب.
فرخی.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (ع اِ مرکب) قُمری. (دمیری). ورشان. نازو. کناد. طوقدار. مرغ الهی. کبوتر صحرائی.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) او از ماهان و از او ابن عیینه روایت کند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) از معن روایت کند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) تابعی است. او از شریح و از او ابن المنتشر روایت کند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) تابعی است. او از انس و انس از رسول صلوات الله علیه روایت کند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) الاسدی تابعی است او از ابن عباس و انس و از او ابوالعمیس و رکین روایت کنند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) الاسدی. او از ابی عمرو شیبانی حدیث شنیده است.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) انصاری خزرجی زیدبن اسودبن سهل از بنی نجار. او عقبه و بدر و دیگر مشاهد را دریافته و از تیراندازان مشهور بود وفات وی به سال 31 یا 34 و بقولی 51 ه . ق. بوده است. رجوع به ص 145 حبط ج 1 شود.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) انصاری زیدبن سهل. صحابی است و در غزوهء بدر در رکاب رسول صلوات الله علیه بوده است.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) ایاس بن زهیر. محدّث است.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) بشیربن کثیر الاسدی. محدث است.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) حکیم بن دینار. محدّث است.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) خولانی از عمیربن سعد و از او ابوسنان عیسی روایت کند.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) زیدبن سهل. رجوع به ابوطلحه انصاری زیدبن سهل شود.
ابوطلحه
[اَ طَ حَ] (اِخ) زیدبن سهل بن الاسود. صحابی است. او در عقبه و غزوات بدر و احد و خندق حاضر و بشجاعت و جسارت معروف بود و در حدیث آمده است که رسول اکرم صلوات الله علیه فرمود: لصوت ابی طلحه فی الجیش خیر من مأته رجل. او در...
