ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) محمد بن محمد بن مخمش زیادی. رجوع به محمد... شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) محمد بن محمد دبّاس بغدادی. رجوع به محمد... شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) محمد بن یعقوب بن محمد بن یعقوب بن ابراهیم بن عمر بن ابی بکربن محمودبن ادریس بن فضل اللهبن الشیخ ابی اسحاق ابراهیم بن علی بن یوسف قاضی القضاه مجدالدین الصدیقی الفیروزآبادی الشیرازی اللغوی، مؤلف کتاب قاموس المحیط و القابوس الوسیط الجامع لما ذهب من کلام العرب...
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) محمد بن یوسف تمیمی مازنی سرقسطی. رجوع به محمد... شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) مخلص. او راست: امالی در حدیث. (کشف الظنون).
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) المطهر نجیب الملک شرف الخواص. رجوع به ج1 لباب الالباب چ ادوارد برون ص 285 شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) منجم شیرازی. وی بزمان القائم بامرالله میزیست و گویند زلزلهء چهاردهم صفر سال 434 ه . ق. تبریز را او از پیش آگاهی داد. رجوع به ص 407 حبط ج 2 شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) منصور اسماعیل. رجوع به منصور ابوطاهر اسماعیل شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) موسی بن محمد بن عطاء. محدث است. و از یزید روایت کند.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) مولی الحسین بن علی الهاشمی. حفص بن غیاث از او روایت کند.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) موفق الدین احمدبن عباس واسطی معروف به ابن برخش. یکی از فضلاء اطباء از مردم واسط و ابن ابی اصیبعه گوید: کتابی به خط و تألیف او دیدم که بر غزارت فضل و کمال رزانت عقل وی دلالت میکرد و شهرت وی به زمان المسترشد عباسی بود...
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) وشمگیربن زیاربن وردان شاه الجیلی پدر ابوالحسن قابوس. رجوع به وشمگیر... شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) یحیی بن تمیم بن معزبن بادیس. از ملوک بنی زیری در افریقیه از سال 501 تا 509 ه . ق. رجوع به یحیی... شود.
ابوطاهر
[اَ هِ] (اِخ) یحیی بن طاهربن عثمان العوفی ملقب به شرف الدین. جدعوفی صاحب لباب الالباب است و مصنف لباب گوید: او از بقیهء أئمه و علما بود و در علم حدیث و معرفت انساب عرب و اسامی رجال و جرح و تعدیل مشارالیه و در شرح شمائل و نشر...
ابوطاهر طرسوسی
[اَ هِ رِ طَ] (اِخ)محمدبن حسن بن علی بن موسی نویسندهء افسانه های چند به زبان فارسی از جملهء: قهرمان نامه و داراب نامه (سرگذشت دارا و اسکندر) و کران حبشی و کتب مزبوره به ترکی ترجمه شده است.
ابوطاهر قرمطی
[اَ هِ رِ قَ مَ / قِ مِ](اِخ) سلیمان بن حسن جنابی ابن بهرام فارسی. از مردم گنافهء فارس. در روز دوشنبهء 25 ربیع الاَخر 311 ه . ق. به بغداد خبر آمد که ابوطاهر سلیمان بن حسن جنابی با 1700 پیاده به بصره آمده و نردبان ها بر حصار...
ابوطحمه
[اَ طَ حَ مَ] (اِخ) عدیّبن حارثه. از شرفاست.
ابوطرفه
[اَ طَ فَ] (اِخ) الحمصی. عبادبن ریان. محدث است.
ابوطریف
[اَ طَ] (اِخ) عدّی بن حاتم. صحابی است.
ابوطریف
[اَ طَ] (اِخ) الهذلی. صحابی است.
