ابوطوق

[اَ طَ] (ع اِ مرکب) نوعی از جوارح طیور و صاحب نخبه الدهر گوید: بصعید مصر باشد در ساحل نیل و شکار او ماهی و تنها چشمان صید خویش برآرد و بخورد و بقیه بجای ماند و مردمان از پس ماندهء او برخورند.


ابوطویل

[اَ طَ] (اِخ) نام قلعه ای به افریقیه نزدیک تونس. پس از خرابی قیروان سکنهء قیروان به قلعهء ابوطویل هجرت کردند و آن قلعه آبادان شد و مرکز قبائل صنهاجه گردید. و این همان قلعه است که ابویزید خارجی در او تحصن کرد.


ابوطویل

[اَ طَ] (اِخ) شطب الممدود. صحابی است.


ابوطیب

[اَ] (ع اِ مرکب) مشک زباد. مشک گربهء دشتی. شاخ. غالیه. (بوفن). || اذخر. کاه مکّه. (مؤیدالفضلا).


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (ع اِ مرکب) آفروشه. (مهذب الاسماء). افروشه. ابوسهل. (مهذب الاسماء). ابوصالح. (مهذب الاسماء). حلوا. خبیص.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) او راست: کتاب طبقات اللغویین.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) محدّث و از بناء است و در حربیه اقامت داشت.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) ابراهیم بن محمود آقسرائی. رجوع به ابراهیم... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) ابن اشناس. او راست: کتاب القراءات. (ابن الندیم).


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) ابن الخلّال فقیه داودی. رجوع به ابن الخلاّل مکنی به ابوالطیب... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) ابن سلمه. یکی از فقهای شافعیه است. (ابن الندیم).


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) ابن عبدوس. رجوع به ابوطیب وراق... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) حمدان بن حمدویه الطرسوسی الحنفی. او راست: سباعیات فی الفروع.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) سرخسی. از قدمای شعرای ایران و مرحوم هدایت گوید: از احوال او اطلاعی نیست. قطعهء ذیل از اوست:
ای پادشاه روی زمین دور از آن تُست
اندیشهء تقلّب دوران کن و زمان
بیخی نشان که دولت باقیت بردهد
کاین باغ عمر گاه بهار است و گه خزان
چون کام جاودان متصور...


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) سندبن علی یهودی. رجوع به سند... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) طاهربن عبدالله بن طاهربن حسین بن مصعب بن زریق بن ماهان. رجوع به طاهر... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) طاهربن علی جرجانی. در فهرست شیخ منتجب الدین آمده است: که وی از فقها و شیعی است و به سال 575 ه . ق. درگذشته است.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) عبدالرحیم بن احمد حرانی. رجوع به عبدالرحیم... شود.


ابوطیب

[اَ طَیْ یِ] (اِخ) عبدالمنعم بن عبیداللهبن محمد بن غلبون. رجوع به عبدالمنعم... شود.


ابوطیب

[اَ ؟] (اِخ) لغوی. رجوع به ابوالطیب عبدالواحد... شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید