ابن الوقت

[اِ نُلْ وَ] (ع ص مرکب)ابن وقت. آنکه بمقتضای وقت کار کند و سابقه و لاحقه را اعتبار نکند. زمانه ساز. || آنکه از حاضر تمتع جوید بی نظری بگذشته و آینده. ابن وقت :
لیک صافی فارغ است از وقت حال
صوفی ابن الوقت باشد در مثال.مولوی.
صوفی ابن الوقت باشد ای...


ابن الوقتی

[اِ نُلْ وَ] (حامص مرکب)صفت و حالت و چگونگی ابن الوقت. زمانه سازی. || بی وفائی.


ابن الیوم

[اِ نُلْ یَ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) کسی که در اندیشهء فردا نباشد و امروز را غنیمت داند.


ابن اماجور

[اِ نُ ؟] (اِخ) ابوالقاسم عبدالله بن اماجور، از اولاد فراغنه. و او منجمی فاضل بوده است. او راست: کتاب القن. کتاب الزیج المعروف بالخالص. کتاب زادالمسافر. کتاب الزیج المعروف بالمزنر. کتاب الزیج المعروف بالبدیع. کتاب زیج السندهند. کتاب الزیج الممرات. (ابن الندیم). و ابن قفطی گوید او هرویست.


ابن اماجور

[اِ نُ ؟] (اِخ) علی ابوالحسن بن اماجور. او بحرکات کواکب و امر رصد بصیر و اهل فن را به ارصاد او اعتماد بوده است. (قفطی).


ابن ام شیبان

[اِ نُ اُمْ مِ شَ] (اِخ) یکی از کاتبین مصاحف در حدود نیمهء اول قرن چهارم هجری. (ابن الندیم).


ابن ام عبد

[اِ نُ اُمْ مِ عَ] (اِخ) کنیت دیگر ابن مسعود صحابی.


ابن انباری

[اِ نُ اَمْ] (اِخ) ابوبکر محمد بن ابی محمد قاسم بن بشاربن حسن. او راست: کتاب الوقف و الابتداء. کتاب اللامات (در قرآن). کتاب معانی القرآن. کتاب غریب الحدیث. کتاب النقط و الشکل. (ابن الندیم). و ابن خلکان دو کتاب دیگر از او نام می برد، یکی کتاب الرد علی...


ابن انباری

[اِ نُ اَمْ] (اِخ) کمال الدین ابوالبرکات عبدالرحمن بن محمد بن ابی الوفا (513-577 ه .ق .). مولد او به انبار و از اوان صِبا، به بغداد رفت و پس از تکمیل ادب وقتی در نظامیه بسمت معید منصوب گشت. او از شاگردان ابومنصور جوالیقی و ابن شجری و عبدالوهاب...


ابن اوبر

[اِ نُ اَ بَ] (ع اِ مرکب) کماه. قارچ، یا قسمی از آن. ج، بنات اوبر.


ابن ایاس

[اِ نُ اِ] (اِخ) ابوالبرکات محمد بن احمدبن ایاس زین الدین الناصری. در سال 852 ه .ق . متولد شده و تا 928 زنده بوده است. خانوادهء او اصلاً چرکسی و ایاس فخری جد پدر او مملوک بود و ببرقوق یکی از سلاطین مملوک مصر فروخته شد. ابن ایاس در...


ابن بابشاذ

[اِ نُ] (اِخ) ابوالحسن طاهربن احمدبن بابشاذ. وفات 469 ه .ق . از علمای نحو. اصلاً ایرانی از مردم دیلم. او در نحو امام عصر خویش بود. در مصر شهرت یافته و در دیوان انشای مصر رتبه و راتبه داشت و غلط های نامه ها را اصلاح میکرد. در آخر...


ابن بابک

[اِ نُ بَ] (اِخ) عبدالصمدبن منصوربن حسن بن بابک. وفات 410 ه .ق . شاعر معروف به زبان عربی. او اصلاً ایرانی بوده و بسیاری از رؤسا را مدح گفته و چون نزد صاحب بن عباد آمد صاحب از او پرسید توئی؟ ابن بابک در جواب گفت انا ابن بابِک،...


ابن بابویه

[اِ نُ یَ / بِ وَیْهْ] (اِخ)ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی. فقیه معروف شیعی. در مدینهء قم فقه آموخت و هم بدانجا تجارت می ورزید. در سال 328 ه .ق . صحبت حسین بن روح را به بغداد دریافت. او را تصنیفات چند و بقول ابن...


ابن بابویه

[اِ نُ یَ / بِ وَیْهْ] (اِخ)ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی را از کنیزکی دیلمی سه پسر آمد: 1 - ابوجعفرمحمدبن علی بن حسین، فرزند مهتر ابوالحسن مذکور، محدث و فقیه شیعی. وفات 381 ه .ق . در قم. او از اساتید بسیار و از جمله...


ابن باجه

[اِ نُ جَ] (اِخ)(1) ابوبکرمحمدبن باجهء تجیبی، و او را ابن الصائغ نیز نامند. حافظ و فیلسوف و طبیب و ادیب و عالم ریاضی و موسیقی است. مولدش سرقسطه و موطن به اشبیلیه بوده است. بیست سال وزارت ابوبکربن ابراهیم کرد و سپس بفاس رفت و بسعایت ابن زهر طبیب...


ابن باذش

[اِ نُ ذِ] (اِخ) ابوجعفر احمدبن علی بن احمدبن خلف غرناطی (491-540 ه .ق .). ادیب نحوی اندلسی. در کشور خویش شهرتی داشته و کتاب اقناع در قراآت از اوست. و پدرش علی بن احمد امام جامع غرناطه نیز از علما و ادبای آن ناحیت بوده و بر بسیاری کتب...


ابن باری

[اِ نُ] (اِخ) نام شاعری از عرب. (منتهی الارب).


ابن بازیار

[اِ نُ] (اِخ) ابوعلی احمدبن نصربن الحسین البازیار الخراسانی. ندیم سیف الدوله. جد او نصربن الحسین از ناقلهء سرّمن رأی است. در خدمت معتضد خلیفه میزیست و در پرورش مرغان شکاری استاد بود. ابوعلی یکی از دانشمندان ادب است و به سال 353 ه .ق . درگذشته است. او راست:...


ابن بازیار

[اِ نُ] (اِخ) محمد بن عبدالله بن عمر بن بازیار منجم. شاگرد حبش بن عبدالله. او را در فن خود تألیفات چند است، ازجمله: کتاب الاهویه. کتاب الزیج. کتاب القرانات و تحویل سنی العالم. کتاب الموالید و تحویل سنیها. و حبش بن عبدالله استاد محمد بن عبدالله بازیار در نیمهء...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.