ابن اللیالی

[اِ نُلْ لَ لی] (ع اِ مرکب) ماه. (مهذب الاسماء). قمر.


ابن اللیل

[اِ نُلْ لَ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) دُزد. (مهذب الاسماء). شبرو. شبگرد.


ابن الماء

[اِ نُلْ] (ع اِ مرکب) مرغابی. (مهذب الاسماء). بط. اِوَزّ. اُردک. بَت. ج، بنات الماء.


ابن المارستانیه

[اِ نُلْ رِ نی یَ] (اِخ)ابوبکر عبدالله بن ابی الفرج علی بن ناصربن حمزه. طبیب بمائهء ششم هجری. او گذشته از طب در حدیث و ادب نیز صاحب ید طولی بود و ریاست اطبای بیمارستان عضدی بغداد داشت و دو سال از این مقام عزل و محبوس و بار دیگر...


ابن المارستانیه

[اِ نُلْ رِ نی یَ] (اِخ)عبیدالله التیمی البکری. قفطی در شرح حال عبدالسلام بن عبدالقادر... جنگی دوست گوید آنگاه که عبدالقادر متهم به مذهب تعطیل و تبعیت فلاسفه گشت از طرف خلیفه کتب او توقیف و امر شد همه را در رحبه در محضر عام بسوزند و در این وقت...


ابن الماشطه

[اِ نُلْ شِ طَ] (اِخ)ابوالحسن علی بن الحسن. او در نیمهء اول قرن چهارم هجری میزیست و در صناعت حساب و خراج بر اقران پیشی داشت و کتاب جواب المعنت و کتاب الخراج و کتاب تعلیم بعض المؤامرات از اوست.


ابن المجوس

[اِ نُلْ مَ] (اِخ) علی بن عباس مجوسی یا ابن المجوس. طبیب معروف ایرانی نژاد، از مردم اهواز. شاگرد ابوماهر فارسی(1)، و پس از ابوماهر او خود بمطالعهء کتب متقدمین پرداخت وی از بزرگترین اطبای دولت آل بویه بود و با این حال در بیمارستان عضدی که بسیاری از اطبا...


ابن المدینه

[اِ نُلْ مَ نَ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) دانای حقیقت کار و کنه آن. (منتهی الارب): انا ابن مدینتها. || دلیل. هادی. (منتهی الارب). رهنما. بَلد. || کنیززاده.


ابن المذلق

[اِ نُلْ مُ ذَلْ لَ] (اِخ) نام مردی که در مفلسی بوی مثل زنند.


ابن المراغی

[اِ نُلْ ؟] (اِخ) ابوالفتح محمد بن جعفر همدانی مراغی. حافظ و نحوی و اخباری بلیغ. معلم اولاد(1)ابومنصور (قاهر خلیفه). و او راست: کتاب البهجه نظیر کتاب کامل. کتاب الاستدراک لما اغفله الخلیل. (از ابن الندیم). وفات 371 ه .ق .
(1) - عبارت نسخهء چ قاهره این است: «و کان...


ابن المرتحل

[اِ نُلْ ؟] (اِخ) او راست: کتاب القرعه الکبیر و کتاب القرعه الصغیر.


ابن المرزبان

[اِ نُلْ مَ] (اِخ) قاضی ابوسعیدبن عبدالله بن المرزبان، از مردم سیراف فارس. یکی از بزرگان نُحات. او راست: شرح الکتاب سیبویه.


ابن المرضی

[اِ نُلْ ؟] (اِخ) ظاهراً یکی از روات ذوالرمهء شاعر است، و لیث بن ضمام اشعار ذوالرمه را از او روایت کرده است. رجوع بفهرست ابن الندیم چ قاهره ص 225 شود.


ابن المزرع

[اِ نُلْ ؟] (اِخ) ابوبکر یموت بن عیسی. از مشاهیر قدمای ادباست. اصلاً از مردم بصره و به سال 301 ه .ق . به پیری به بغداد شد و بتدریس علوم ادبی اشتغال ورزید و چند بار بسیاحت مصر شد و در 304 به دمشق درگذشت. او را اشعاری نیکوست....


ابن المسافحه

[اِ نُلْ مُ فَ حَ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) ولدالزنا. ابن البغی.


ابن المسره

[اِ نُلْ مَ سَرْ رَ] (ع اِ مرکب)شاخ ریحان.


ابن المسلمه

[اِ نُلْ مُ لِ مَ] (اِخ) کنیت احمدبن عمر است و او پدر خاندانی است معروف به آل الرّفیل، و رفیل از عجم بوده و بروزگار عمر بن الخطاب به دست عمر مسلمانی گرفت. رجوع به تجارب السلف ص 317 شود. یکی از افراد این خاندان ابوالقاسم علی بن حسن...


ابن المسیب

[اِ نُلْ مُ سَیْ یَ] (اِخ)رجوع به سعیدبن المسیب شود.


ابن المشاط

[اِ نُلْ ؟] (اِخ) محمد بن سعید سرقسطی اصطرلابی اندلسی. از دانشمندان هیئت و نجوم و جمال الدین ابوالحسن علی بن یوسف القفطی در تاریخ الحکماء ذیل ترجمهء جابربن حیان صوفی از او یاد کند.


ابن المصنف

[اِ نُلْ مُ صَنْ نِ] (اِخ)رجوع به ابن الناظم شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.