ابکاء

[اِ] (ع مص) بگریانیدن. گریانیدن. گریاندن.


ابکار

[اَ] (ع ص، اِ) جِ بکر. دوشیزگان. دختران دوشیزه. (وطواط). بکر بالکسر؛ دوشیزه، یقع علی الرجل و المرئه. (منتهی الارب). رجوع به کلمهء دوشیزه و بکر شود.


ابکار

[اَ] (اِ) اَبکاره. کشت و زرع. کشاورزی. حَرْث :
چو ورزه به ابکار بیرون شود
یکی نان بگیرد بزیر بغل.ناصرخسرو.
توسعاً، مزرع :
دزدیست آشکاره [ روزگار ] که نستاند
جز باغ و حائط و رز و ابکاره.ناصرخسرو.


ابکار

[اِ] (ع مص) بشبگیر رفتن. (زوزنی). بامداد کردن و کسی را بر آن داشتن. (تاج المصادر). پگاه برخاستن. (زوزنی). پگاه خیزانیدن. وارد شدن بر آب صبحگاهان. || شتاب نمودن. || (اِ) بامداد. (مهذب الاسماء). اول روز. مقابل عَشیّ.


ابکام

[اِ] (ع مص) گنگ گردانیدن. || گنگ شدن. (از کنزاللغات). || بازایستادن از نکاح.


ابکر

[اَ کُ] (اِخ) نام بیابانهائی به بادیه و آنرا بکرات نیز نامند.


ابکر

[اَ کُ] (ع اِ) جِ بَکر. شتربچگان یا شتران جوانه یا شتران پنج ساله تا شش ساله یا شتربچگان به سال دوم درآمده یا شتربچگانی که دندان نیش نه برآورده باشند.


ابکر

[اَ کَ] (ع ن تف) شب خیزتر. سحرخیزتر: ابکر من غرابٍ.


ابکم

[اَ کَ] (ع ص) گنگ. گنگ لاج. مؤنث: بَکْماء. ج، بُکم :
زیرا که جهان ز آزمایش
بس نادره ناطقی است ابکم.ناصرخسرو.
کرد عقلم نصیحتی محکم
که نکوگوی باش یا ابکم.سنائی.
همه گویندهء فسق و فجوریم
ز هزل و ژاژ گفتن ابکمی کو.سنائی.
گر فی المثل باکمه و ابکم نظر کنی
بی آنکه در تو معجز عیسی مریم...


ابکمی

[اَ کَ] (حامص) صفت و چگونگی ابکم. گنگی. گنگ لاجی.


ابکن

[اَ کَ] (اِخ) نام جائی به بصره.


ابکی

[اَ کا] (ع ن تف) گرینده تر.


ابکین

[اَ بَکْ کَ] (اِخ) نام دو کوه بر جانب هدّار یمامه.


ابگ

[اَ بَ] (اِخ) نام شهری یا قصبه ای بوده است نزدیک شیراز.


ابگون

[اَ] (اِ مرکب) صورتی از آبگون به معنی نشاسته و نشا.


ابل

[اَ بِ] (اِ) قاقلهء صغار. هیل که در طعام کنند. هال. هل. قردامومن(1).
(1) - Carda momum (Kardamomon) .
(یونانی)


ابل

[اَ بِ] (ع ص) فربه. || دانا بکار شتر. آنکه استاد باشد در شترداری.


ابل

[اَ بَ] (ع اِمص) گرانی و ناگواری طعام.


ابل

[اُ بُ] (ع اِ) گیاهی است که بار دیگر از گیاهِ بریده یا چریده رسته باشد. || جِ ابیل. || (اِخ) نام موضعی است.


ابل

[اُبْ بَ] (ع ص) ابل ابل؛ شتران رهاشده که کسی به آنها دست نرساند و متعرض احوال آنها نبود.



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.