یوزدو

[دَ / دُو] (ص مرکب) یوزتک. یوزجست. که چون یوز تند بدود :
برق جه بادگذر یوزدو و کوه قرار
شیردل پیل قدم گورتک آهوپرواز.
منوچهری.
و رجوع به یوزجست شود.


یوزده

[دَهْ] (اِ) (اصطلاح نظامی) در اصطلاح سپاهیگری دورهء صفویه و قاجاریه به معنی افراد سادهء نظامی و مترادف توابین بوده که مفرد آن به صورت تابین امروزه نیز به همین معنی متداول است و ظاهراً مراد افراد تابع یک یوزباشی یا افراد یک دستهء صدنفری بوده است و به عبارت...


یوزشیر

(اِ مرکب) قسمی از یوز که پدر یا مادر وی شیر باشد. (ناظم الاطباء).


یوزغاد

[یُزْ] (اِخ) یوزقات. نام قصبه و مرکز سنجاقی است در ولایت آنکارا در 165هزارگزی از جنوب شرقی آنکارا، دارای 15000 تن نفوس و مدارس و مساجد و دکاکین و مکاتب. یوزغاد در قرن نوزدهم به وسیلهء احمدپاشا از ملوک طوایف چوپان اوغلی بنا نهاده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی).


یوزغاد

[یُزْ] (اِخ) یوزقات. یکی از سنجاقهای پنجگانه ای است که ولایت آنکارا را تشکیل داده اند و آن شرقی ترین تمام سنجاقهاست. این سنجاق را به سه قضای یوزغاد، آق طاغ معدنی، بوغازلیان تقسیم کرده اند. 2 ناحیه و 505 پارچه ده دربردارد و عدهء سکنه اش به 172250 تن...


یوزغاد

[یُزْ] (اِخ) یوزقات. نام قضایی است محدود از شمال شرق به شهرستان سیواس، از جنوب غرب به شهر قیر، از جنوب شرق به قضای معدن و بوغازلیان، و از شمال به سنجاق های چوروم. این قضا 227 ده و در حدود 95582 تن سکنه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی).


یوزغند

[غَ] (اِ مرکب) بانگ و آواز انسانی. (ناظم الاطباء). اما بر اساسی نمی نماید. رجوع به معنی بعد شود. || نعره و فریاد پلنگ. (ناظم الاطباء). ظاهراً مخفف یوززغند باشد.


یوزک

[زَ] (اِ مصغر) مصغر یوز. (برهان). یوز شکاری کوچک. (ناظم الاطباء). به معنی یوزه است. (فرهنگ جهانگیری). || سگ خرد. سگ بچه. (زمخشری). سگ شکاری کوچک که شکار از سوراخ بیرون کند. (لغت فرس اسدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). پارسیان سگی را که کوچک بود و صید را جوید...


یوزکیدن

[زَ دَ] (مص جعلی) غلطیدن. مراغه کردن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یوز شود.


یوزگی

[زَ / زِ] (حامص) حالت و چگونگی یوزه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دریوزگی شود.


یوزل

[زَ] (اِ) توله سگ و سگ کوچک و یودک. (ناظم الاطباء). نوعی سگ کوچک است. (از شعوری ج2 ورق 449). شاید دگرگون شدهء یوزک باشد. رجوع به یوزک شود.


یوزلک

[لِ] (ترکی، اِ مرکب) کلمهء ترکی است مرکب از «یوز» به معنی صد و «لک» ادات نسبت و بنابراین یوزلک به معنی صدی یا دارای صد «قرش» و آن سکه ای مصری از سیم است که ارزش آن برابر صد قرش یا قریب به صد قرش است. (از النقود العربیه...


یوزناب

(اِخ) (ایزه ناب) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان خلخال، واقع در 14هزارگزی باختری هروآباد، با 114 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


یوزنان

[زِ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه رود بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 27000گزی جنوب خاوری رزاب و 4000گزی پالنگان، با 200 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).


یوزنده

[زَ دَ / دِ] (نف) سخت جهنده و خیزنده که جست وخیزی تند داشته باشد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یوز و یوزیدن شود.


یوزوان

[یوزْ] (ص مرکب، اِ مرکب)یوزبان. یوزدار. فهاد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یوزبان شود.


یوزوف

[زُفْ] (اِخ) ژزف وان تی نی. ژنرالی از فرانسه و اصل او از ایتالیاست. مولد او جزیرهء الب است (1810-1866 م.). او را در تسخیر الجزایر سهمی بزرگ است. (یادداشت مؤلف).


یوزه

[زَ / زِ] (اِ) تنهء درخت. (ناظم الاطباء) (از برهان). ساق درخت و «ها»ی آخر جهت حرکت حرف آخر است. (از انجمن آرا) (آنندراج). ظاهراً تحریفی از بوز و پوز است. رجوع به بوز و پوز شود. || بچهء یوز شکاری. (ناظم الاطباء). || توله سگ شکاری. (ناظم الاطباء) (از...


یوزیدر

[دَ] (اِخ) دهی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 45000گزی شمال باختر کامیاران، بین گازرخانی و پالنگان، با 208 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).


یوزیدن

[دَ] (مص) جستن و جهیدن و برجستن. (ناظم الاطباء). || طلب نمودن و جُستن. (آنندراج). جستجو کردن. تفحص کردن. طلب کردن. جُستن. طلبیدن، چنانکه گویند: راه یوز و صیدیوز و رزم یوز، و امثال آن. (یادداشت مؤلف). || نیک پاک کردن چاه آب. (ناظم الاطباء). || غلطیدن به سان جانوران...



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.