یقنعلی بقال

[یَ نَ عَ بَقْ قا] (اِ مرکب)(شاید از: یقین + علی) (اصطلاح عامیانه) یغنعلی بقال. رجوع به یغنعلی بقال شود.


یقنعلی بقال

[یَ نَ عَ بَقْ قا] (اِ مرکب)(شاید از: یقین + علی) (اصطلاح عامیانه) یغنعلی بقال. رجوع به یغنعلی بقال شود.


یقنه

[یَ قَ نَ] (ع ص) رجل یقنه؛ آنکه هرچه بشنود یقین نماید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). خوش باور. میقان. یقن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یقن شود.


یقنه

[یَ قَ نَ] (ع ص) رجل یقنه؛ آنکه هرچه بشنود یقین نماید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). خوش باور. میقان. یقن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یقن شود.


یقور

[یُ] (ترکی، ص) یقر. یغور. یغر. رجوع به یقر و یغر و یغور شود.


یقور

[یُ] (ترکی، ص) یقر. یغور. یغر. رجوع به یقر و یغر و یغور شود.


یقوقه

[یَ قَ] (ع مص) سخت سپید گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


یقوقه

[یَ قَ] (ع مص) سخت سپید گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


یقه

[یَ قَ / قِ] (ترکی، اِ) گریبان. (برهان). گریبان و یخه. (ناظم الاطباء). گریبان. جیب. قبه الثوب. گریوان. (یادداشت مؤلف) :
دستت بود به گردن مقصود همچو جیب
مانند یقّه گر بکشی گوشمال دوست.
نظام قاری.
برای لشکر سرماست قلعهء جبه
که دارد از یقه و جیب گرد خندق و سور.
نظام قاری.
معاندش چو فراویز رانده...


یقه

[یَ قَ / قِ] (ترکی، اِ) گریبان. (برهان). گریبان و یخه. (ناظم الاطباء). گریبان. جیب. قبه الثوب. گریوان. (یادداشت مؤلف) :
دستت بود به گردن مقصود همچو جیب
مانند یقّه گر بکشی گوشمال دوست.
نظام قاری.
برای لشکر سرماست قلعهء جبه
که دارد از یقه و جیب گرد خندق و سور.
نظام قاری.
معاندش چو فراویز رانده...


یقه چرکین

[یَ قَ / قِ چِ] (ص مرکب)(اصطلاح عامیانه) یخه چرکین. تنگدست. سخت بی بضاعت. بیچاره که از مستمندی، توانایی شستن لباس خود ندارد. || کنایه از مردم عامی و دهاتی و کارگر. اخلاق این طبقه در حفظ ناموس و شرف و رعایت اخلاق زیردستان از اخلاق ظاهرسازان متمدن سالم تر...


یقه چرکین

[یَ قَ / قِ چِ] (ص مرکب)(اصطلاح عامیانه) یخه چرکین. تنگدست. سخت بی بضاعت. بیچاره که از مستمندی، توانایی شستن لباس خود ندارد. || کنایه از مردم عامی و دهاتی و کارگر. اخلاق این طبقه در حفظ ناموس و شرف و رعایت اخلاق زیردستان از اخلاق ظاهرسازان متمدن سالم تر...


یقین

[یَ] (ع اِمص، اِ) هرچیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب به اینکه چیزی که تعلق کرده است موافق واقع می باشد. (از ناظم الاطباء). بی گمان. (ترجمان القرآن ص180) (دهار) (مهذب الاسماء). علمی که همراه شک نباشد. (از تعریفات جرجانی). || علم از روی تحقیق. محقق...


یقین

[یَ] (ع اِمص، اِ) هرچیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب به اینکه چیزی که تعلق کرده است موافق واقع می باشد. (از ناظم الاطباء). بی گمان. (ترجمان القرآن ص180) (دهار) (مهذب الاسماء). علمی که همراه شک نباشد. (از تعریفات جرجانی). || علم از روی تحقیق. محقق...


یقیناً

[یَ نَنْ] (ع ق) بدون شک و بی گمان و محقق و به طور تحقیق و به راستی و به درستی و البته و بی شبهه. (ناظم الاطباء). قطعاً و حتماً و بی شبهه و بی گمان و به طور قطع و یقین. (یادداشت مؤلف).


یقیناً

[یَ نَنْ] (ع ق) بدون شک و بی گمان و محقق و به طور تحقیق و به راستی و به درستی و البته و بی شبهه. (ناظم الاطباء). قطعاً و حتماً و بی شبهه و بی گمان و به طور قطع و یقین. (یادداشت مؤلف).


یقین کاشانی

[یَ نِ کا] (اِخ) میرزا جلال کاشانی، متخلص به یقین. از شاعران خوش بیان و مضمون یاب قرن یازدهم هجری بود. بیت زیر از اوست:
رفت از برم چنانکه به گردش نمی رسم
کی عمر رفته را به دویدن توان گرفت.
(از صبح گلشن ص616) (از فرهنگ سخنوران).


یقین کاشانی

[یَ نِ کا] (اِخ) میرزا جلال کاشانی، متخلص به یقین. از شاعران خوش بیان و مضمون یاب قرن یازدهم هجری بود. بیت زیر از اوست:
رفت از برم چنانکه به گردش نمی رسم
کی عمر رفته را به دویدن توان گرفت.
(از صبح گلشن ص616) (از فرهنگ سخنوران).


یقینلو

[یَ] (اِخ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 52هزارگزی جنوب باختری قیدار. دارای 108 تن سکنه. آب آن از قزل اوزن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).


یقینلو

[یَ] (اِخ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 52هزارگزی جنوب باختری قیدار. دارای 108 تن سکنه. آب آن از قزل اوزن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.