یغما گری

[یَ گَ] (حامص مرکب)غارت. اغاره. چپاول. چپو. چپاولگری. غارتگری. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یغما شود.


یغما گری

[یَ گَ] (حامص مرکب)غارت. اغاره. چپاول. چپو. چپاولگری. غارتگری. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یغما شود.


یغماگه

[یَ گَهْ] (اِ مرکب) مخفف یغماگاه :
آمرزش خلق چاکر او
یغماگه مغفرت در او.
واله هروی (از آنندراج).
و رجوع به یغماگاه شود.


یغماگه

[یَ گَهْ] (اِ مرکب) مخفف یغماگاه :
آمرزش خلق چاکر او
یغماگه مغفرت در او.
واله هروی (از آنندراج).
و رجوع به یغماگاه شود.


یغمام

[یَ] (اِ) یغام و غول بیابانی. (ناظم الاطباء). رجوع به یغام شود.


یغمام

[یَ] (اِ) یغام و غول بیابانی. (ناظم الاطباء). رجوع به یغام شود.


یغماناز

[یَ] (اِخ) نام دختر پادشاه چین که زن بهرام گور بود. (ناظم الاطباء) (از برهان) :
دخت خاقان به نام یغماناز
فتنهء لعبتان چین و طراز.نظامی.


یغماناز

[یَ] (اِخ) نام دختر پادشاه چین که زن بهرام گور بود. (ناظم الاطباء) (از برهان) :
دخت خاقان به نام یغماناز
فتنهء لعبتان چین و طراز.نظامی.


یغمای اول

[یَ یِ اَوْ وَ] (اِخ) نام شهری در ترکستان. (ناظم الاطباء). نام شهری در ترکستان منسوب به خوبان. (آنندراج) (برهان).


یغمای اول

[یَ یِ اَوْ وَ] (اِخ) نام شهری در ترکستان. (ناظم الاطباء). نام شهری در ترکستان منسوب به خوبان. (آنندراج) (برهان).


یغمای قمی

[یَ یِ قُ] (اِخ) به شیرین تکلمی موصوف بود. بیت زیر از اوست:
به چنگال هما نگذاشت مشت استخوان من
سگ کویش به جا آورد رسم آدمیت را.
(از صبح گلشن ص616).


یغمای قمی

[یَ یِ قُ] (اِخ) به شیرین تکلمی موصوف بود. بیت زیر از اوست:
به چنگال هما نگذاشت مشت استخوان من
سگ کویش به جا آورد رسم آدمیت را.
(از صبح گلشن ص616).


یغمایی

[یَ] (ص نسبی) منسوب به یغما که شهری است از ترکستان. (غیاث) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). || اهل یغما. از مردم یغما. (یادداشت مؤلف). || متعلق به یغما. که از شهر یغما باشد. (یادداشت مؤلف). || کنایه از زیباروی و خوش اندام. (از یادداشت مؤلف). زیباروی اهل یغما یا مطلق...


یغمایی

[یَ] (ص نسبی) منسوب به یغما که شهری است از ترکستان. (غیاث) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). || اهل یغما. از مردم یغما. (یادداشت مؤلف). || متعلق به یغما. که از شهر یغما باشد. (یادداشت مؤلف). || کنایه از زیباروی و خوش اندام. (از یادداشت مؤلف). زیباروی اهل یغما یا مطلق...


یغمایی

[یَ] (اِخ) طایفه ای که در بلوک جندق مسکن دارند. (یادداشت مؤلف).


یغمایی

[یَ] (اِخ) طایفه ای که در بلوک جندق مسکن دارند. (یادداشت مؤلف).


یغمرسن

[] (اِخ) این نام امروز هم در سوئد به صورت یال مارسن متداول است. یغمرسن بن زیان، اولین حکمران بنی زیان (633-681 ه . ق.). (یادداشت مؤلف). یغمراسن یا یغمرسن، پایه گذار سلسلهء بنی زیان در الجزایر که پایتخت ایشان شهر تلمسان بود و در سال 633 ه . ق....


یغمرسن

[] (اِخ) این نام امروز هم در سوئد به صورت یال مارسن متداول است. یغمرسن بن زیان، اولین حکمران بنی زیان (633-681 ه . ق.). (یادداشت مؤلف). یغمراسن یا یغمرسن، پایه گذار سلسلهء بنی زیان در الجزایر که پایتخت ایشان شهر تلمسان بود و در سال 633 ه . ق....


یغمورچی

[یَ] (اِخ) (میر...) در مجالس النفایس ذیل مجلس پنجم (ذکر امیرزادگان و بزرگان خراسان که طبع شعر داشته اما مداومت نکرده اند) آرد: میریغمورچی یا مغورچی بیگ سپاهی تخلص می کند، پسر میرولی بیگ است، و تعریف امیر ولی بیگ حکم تعریف امیر علیکه دارد بلکه در طور خود عظمتش...


یغمورچی

[یَ] (اِخ) (میر...) در مجالس النفایس ذیل مجلس پنجم (ذکر امیرزادگان و بزرگان خراسان که طبع شعر داشته اما مداومت نکرده اند) آرد: میریغمورچی یا مغورچی بیگ سپاهی تخلص می کند، پسر میرولی بیگ است، و تعریف امیر ولی بیگ حکم تعریف امیر علیکه دارد بلکه در طور خود عظمتش...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.