یتامی

[یَ ما] (ع ص، اِ) جِ یتیم. (اقرب الموارد) (دهار) (آنندراج) (ترجمان علامهء جرجانی). ایتام. یَتَمَه. مَیتَمَه. یتائم. (از اقرب الموارد). یتیمان : ولدان یتامی یکسر دست بی پدری بر سر. (ترجمهء تاریخ یمینی). و رجوع به یتیم شود.


یترون

[یَ] (اِخ) یثرون(1). (به معنی فضل او) کاهن یا امیر مدیان و پدرزن موسی. (سفر خروج 2:18) (قاموس کتاب مقدس).
(1) - بفرانسوی: .Jehro


یتزب

[یَ تَ زَ] (اِخ) نام موضعی در یمامه. (ناظم الاطباء).


یتفق

[یَتْ تَ فِ] (ع فعل) افتد. قد یتفق؛ گاه اتفاق افتد. گاه افتد. (در فارسی چون قید زمان به کار رود). گاه گاه. (یادداشت مؤلف).


یتم

[یُ] (ع اِمص) یکتایی و انفراد. (از ناظم الاطباء). انفراد. (از اقرب الموارد). یکتایی. (منتهی الارب) (آنندراج). || بی پدری مرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از برهان). بی پدری در انسان و بی مادری در بهائم. (از اقرب الموارد). بی مادری در ستور. (ناظم الاطباء) (آنندراج). بی مادر شدن...


یتم

[یَ] (ع مص)(1) یکتا و فرد گردیدن و یتیم شدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). یُتم. بی پدر شدن مردم و بی مادر شدن چهارپای. (دهار) (از تاج المصادر بیهقی). یتیم شدن. (منتهی الارب). و رجوع به یُتم شود.
(1) - از باب ضرب.


یتم

[یَ] (ع اِ) اندوه. (منتهی الارب) (آنندراج). هم و اندوه. (ناظم الاطباء). هم. (از اقرب الموارد). غم. || (اِمص) انفراد و یکتائی. (ناظم الاطباء). || بی مادری ستور. (ناظم الاطباء).


یتم

[یَ تَ] (ع مص) کوتاه شدن و سست گردیدن. || مانده گشتن و آهستگی و درنگ کردن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). ضعف و فتور. (از اقرب الموارد).


یتم

[یَ تَ] (ع اِمص) آهستگی. || بی مادری ستور. (ناظم الاطباء).


یتمان

[یَ] (ع ص) یتیم. (منتهی الارب) (آنندراج). کودک بی پدر مادام که به سن بلوغ نرسیده باشد. ج، یتامی. (ناظم الاطباء). بی پدر.


یتمش

[یَ مِ] (ترکی، ص) در ترکی به معنی رسیده (یت به معنی رسید و مش به کسر میم به جای هاء علامت مفعول). (آنندراج). در ترکی آذربایجانی یِتمِش و یِتِشمَش گویند.


یتمه

[یَ تَ مَ] (ع ص، اِ) جِ یتیم. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یتیم شود.


یتن

[یَ] (ع مص) نخست بیرون برآمدن پای کودک از شکم مادر وقت زادن. (منتهی الارب) (از آنندراج). نخست برآمدن پای کودک از شکم مادر پیش از سر آن. یقال: خرج یتناً. (ناظم الاطباء). || (ص) بچه که برعکس معمول تولد شود یعنی اول پای او بیرون آید. (غیاث اللغات). کودک...


یتوع

[یَ تو / یَتْ تو] (ع اِ) هر گیاه و یا تره ای که هنگام بریدن از آن شیری سپید پالاید. ج، یتوعات. (ناظم الاطباء). هر گیاه و تره که وقت بریدن از آن شیر برآید و شیر آن مدر است و محرق و مقطع و موی را بریزاند و...


یتوعیه

[یَ تو / یَتْ تو عی یَ] (ع مص جعلی، اِمص) دارای خواص یتوع بودن: و فیه [ فی خاماسوقی ] یتوعیه ما. (ابن بیطار).


یتیم

[یَ] (ع ص) مرد بی پدر. (منتهی الارب). کودک بی پدر. (ناظم الاطباء). از آدمیان آنکه پدر از دست داده باشد و به حد مردان نرسیده باشد. (از اقرب الموارد). از آدمی آنکه پدر ندارد. (آنندراج). طفل بی پدر و گاهی به معنی بی مادر باشد و طفلی که مادر...


یتیم

[یُ تَیْ یِ / یُ تَ] (اِخ) کوهی است. (منتهی الارب).


یتیمانه

[یَ نَ / نِ] (ص نسبی، ق مرکب)همانند یتیم. مانند یتیمان. یتیم وار :
چو فرزندی پدر مادر ندیده
یتیمانه به لقمه پروریده.نظامی.


یتیم پلو

[یَ پُ لُ] (اِ مرکب) پلوئی با برنج بد و کم روغن و بی خورش. (یادداشت مؤلف).


یتیم چاروادار

[یَ چارْ] (اِ مرکب)شاگرد مکاری. شاگرد و نوکر چاروادار. شاگرد و وردست چاروادار. (یادداشت مؤلف).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.