یازوری

(اِخ) رجوع به حسن یازوری ذیل یازور شود.


یازوک

(اِخ) از امراء مقتدر عباسی. میرخواند ذیل احوال مقتدر بالله آرد: و در سنهء سبع و عشر و ثلثمائه فوجی از اعاظم امرا مثل ابوالهیجاءبن حمدان و یازوک و غیرهما به سبب دخل جواری و نساء در امور مملکت با مقتدر آغاز مخالفت کردند و متوجه دارالخلافه شدند و مونس...


یازون

[زُ] (اِخ) یازن. ژازن(1). پسر ازن پادشاه یلکس است که چون به دست پلیاس از تخت سلطنت میراثی خلع شد، آرگونت ها را برای تصرف پشم زرین به کلخید راهنمائی کرد. و رجوع به ژازن شود. در تاریخ مرحوم مشیرالدوله نام وی بدینسان آمده است: یکی از اعقاب هایکا آرام...


یازه

[زَ / زِ] (اِ) لرزه. (برهان) (آنندراج) (مؤیدالفضلا) (سروری) :
ز ترس بر تن ما لرز و یازه افتادی
بدان زمان که رگ ما بجستی از نشتر.
مسعودسعد.
- تب یازه؛ تب لرزه. و رجوع به تب یازه شود. || حرکت و جنبش کننده. (سروری).
- خدنگ یازه؛ با حرکت و جنبش تیر. راست رونده...


یازی

(حامص) (مرکب از یاز مخفف یازنده + «ی» علامت حاصل مصدر) اما مستق به کار نرود بلکه غالباً بصورت ترکیب استعمال می شود چنانکه در دست یازی و شمشیریازی و جز آنها.
- دست یازی؛ دست درازی. درازدستی کردن :
جهان را چنین دست یازی بسی است
ز هر رنگ نیرنگ سازی بسی...


یازی بلاغی

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان گل تپه فیض اللهبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز، با 250 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


یازی بلاغی

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز. با 500 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


یازیجی

(ترکی، ص، اِ) یازجی. نویسنده. رجوع به یازجی شود.


یازیجی اوغلی

[اُ] (اِخ) شیخ محمد بیجان... از علما و مشایخ قرن نهم و معاصر سلطان مرادخان ثانی بود و به سال 855 ه . ق. درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی).


یازیدگی

[دَ / دِ] (حامص) حالت و چگونگی یازیده (صفت مفعولی از یازیدن). درازشدگی. تمطی. سطواء. مطا. سخواء. (منتهی الارب).


یازیدن

[دَ] (مص) اراده کردن و قصد نمودن. (از برهان قاطع). آهنگ کردن. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). گراییدن. متمایل شدن. مایل شدن. میل کردن. قصد چیزی کردن و روی آوردن یا نزدیک شدن یا کشیده شدن به سوی چیزی :
بار ولایت بنه از دوش خویش
نیز بدین شغل(1) میاز و مدن.کسائی.
بکن...


یاژه

[ژَ / ژِ] (ص، اِ) هرزه و هذیان و بیهوده. (از فرهنگ شعوری ج2 ورق 447). سخنهای بی معنی و هر چیز بیهوده و بی حاصل و باطل. (ناظم الاطباء). اماظاهراً کلمه دگرگون شدهء یاره است. || مردم اوباش و آواره. (ناظم الاطباء). مبدل یاوه است. || کسی که معروف...


یاس

(اِ)(1) مخفف یاسمن است و آن گلی باشد معروف. (برهان قاطع). مخفف یاسمن که یاسمون و یاسمین(2) نیز گویند و آن گلی است خوشبو و سفید و زرد و کبود. (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ سروری). او را یاسم با میم در آخر نیز گویند. (آنندراج). درختچه ای است زینتی از تیرهء...


یاس

(ترکی، اِ)(1) عزا. ماتم. تعزیه. سوک.
- یاس گرفتن؛ مجلس ختم منعقد ساختن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
(1) - ظ. از یأس عربی مأخوذ است.


یاسا

(مغولی، اِ) رسم و قاعده و قانون. (برهان قاطع) (آنندراج). طرز و طور و قوانین و حکم و قرار داد چنگیزخان مغول بوده است. یاسه. یاسون. (انجمن آرا) (آنندراج). یاساق. یساق. (فرهنگ وصاف) نظام. نسق. امر. حکم. فرمان. قانون اساسی. قوانین اساسی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): یاسه = یاساق...


یاساق

(ترکی / مغولی، اِ) شریعت مغولان را گویند. (برهان) (آنندراج). به ترکی بدعت و مهم و سفر و کمک و مددی که پادشاهان را رعیت کند در دادن لشکر بدون مواجب به وقت ضرورت و طیاری جنگ باشد. (فرهنگ وصاف از فرهنگ نظام و آنندراج). تدبیر امور لشکر و ترتیب...


یاسامشی

[مِ] (ترکی / مغولی، اِ)یاسامیشی. رجوع به یاسامیشی شود.
- یاسامشی کرده؛ منظم. ساخته. آماده و مجهز. مرتب : نوروز فیروز را با سپاهی یاسامشی کرده به راه گیلان از ناگاه برسر بایدو و امرا دواند. (تاریخ غازانی چ کارل یان ص89).


یاسامیشی

(مغولی، ص) پسندیده. (فرهنگ وصاف از آنندراج). || (اِ) سرانجام کارها. (فرهنگ وصاف از آنندراج). نظم. آراستگی. (فرهنگ فارسی معین). تدبیر و کارسازی. (فرهنگ وصاف از آنندراج). کارسازی. سپاه و منظم و مرتب داشتن آن. سامان سپاه کردن : امرا قتلغ شاه و چوپان و ساتلمش و سوتای وایل باسمیش...


یاسان

(ص) لایق و سزاوار. (برهان).


یاسان

(اِخ) به عقیدهء پارسیان پیغمبر چهارم است از مهاباد و پیش از گلشاه و کیومرز بوده در دساتیرنامه هست به زبان غریب که گویند زبان آسمانی است و براو نازل شده و در رسالات پارسیان نیز از تحقیقات حکمتی او سخنان بسیار است. (انجمن آرا) (آنندراج). اما کلمه و معنی...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.