وکون

[وُ] (ع مص) بیضه در زیر گرفتن مرغ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نشستن و بیضه در زیر گرفتن مرغ. (آنندراج). || به آشیانه رفتن. (اقرب الموارد). || (ص) جِ واکن: حمائم وکون؛ کبوتران بیضه درزیرگیرنده. (از اقرب الموارد). || (اِ) جِ وَکن، به معنی آشیانهء مرغ. (منتهی الارب) (از...


وکی

[وَکْیْ] (ع مص) بستن به وکاء سر مشک را. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد).


وکیت

[وَ] (ع اِمص) سخن چینی و بدی سگالیدن نزد والی. (منتهی الارب) (آنندراج). سعایت و وشایت نزد والی. (اقرب الموارد). || (مص) سحر به دروغ آراستن. (منتهی الارب) (آنندراج).


وکید

[وَ] (ع ص) اکید. استوار. (منتهی الارب). شدید موثق. (اقرب الموارد).


وکیر

[وَ] (ع اِ) وکیره. مهمانی بنای نو. (منتهی الارب) (آنندراج). طعامی است که برای پایان یافتن بنای نو پخته میشود. (از اقرب الموارد). ضیافت بنای خانهء نو. (غیاث اللغات).


وکیره

[وَ رَ] (ع اِ) وکیر. طعامی است که برای پایان یافتن بنای نو درست میشود. (از اقرب الموارد). مهمانی بنای نو. (منتهی الارب). مهمانی بنا. (مهذب الاسماء) (المصادر زوزنی). ج، وکائر. (مهذب الاسماء). رجوع به وکیر شود.


وکیع

[وَ] (ع ص) مشک استوار که از وی آب نزهد. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || اسب استوار که خوی نکند. (منتهی الارب) (آنندراج): فرس وکیع؛ اسبی سخت. (مهذب الاسماء). || پوستین درشت و سخت. (منتهی الارب) (آنندراج). || دل استوار یا دلی که آن را دو چشم بینا و...


وکیع

[وَ] (اِخ) ابن جراح بن ملیح الرؤاسی، مکنی به ابوسفیان. از فقیهان و دانشمندان و محدثان و مفسران است. وی به سال 197 ه . ق. وفات یافت. او راست: کتاب السنن و تفسیری بر قرآن کریم. (الفهرست ابن الندیم). و نیز رجوع به تتمهء صوان الحکمه و الاعلام زرکلی...


وکیف

[وَ] (ع مص) وکوف. وکف. چکیدن سقف خانه و جز آن از باران یعنی دروه کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وکوف و وکف شود. || قطره قطره جاری ساختن چشم اشک را و ابر باران را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). چکیدن سقف خانه و جز آن از باران...


وکیل

[وَ] (ع ص، اِ) کارران. (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی) (مهذب الاسماء) (شرح قاموس قزوینی). آنکه بر وی کار گذارند، و برای جمع و مؤنث نیز گاه اطلاق گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). آنکه کاری به وی واگذار شود. فعیل به معنی مفعول است زیرا به معنی موکول الیه...


وکیل

[وَ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (مهذب الاسماء).


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان دیجویجین بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 15 هزارگزی شوسهء اردبیل به تبریز، دارای 303 تن سکنه. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج4 شود.


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان پشت رود بخش فهرج شهرستان بم در 35 کیلومتری باختر فهرج کنار شوسهء بم به زاهدان با سکنه 605 تن. آب آن از قنات تأمین می شود و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان کمین بخش زرقان شهرستان شیراز در 72 کیلومتری شمال خاوری زرقان و 2 کیلومتری شوسهء شیراز به اصفهان. سکنهء آن 675 تن. آب آن از رودخانهء سیوند و محصول آن غلات، چغندر و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان دشت آب بخش بافت، سر راه فرعی خبر به بافت با سکنهء 320 تن. آب آن از قنات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان کشوئیهء شهرستان رفسنجان در 5 کیلومتری خاور شوسهء رفسنجان به یزد دارای 150 تن سکنه. آب آن از قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).


وکیل آباد

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طرقبهء شهرستان مشهد در 6 کیلومتری خاور طرقبه سر راه مالرو عمومی مشهد به طرقبه با 213 تن سکنه. آب آن از رودخانه و قنات است. این محل گردشگاه و ییلاق مشهد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).


وکیل الرعایا

[وَ لُرْ رَ] (اِخ) لقب کریم خان زند. رجوع به کریم خان زند شود.


وکیل باشی

[وَ] (ص مرکب، اِ مرکب)اصطلاح سابق نظام ایران که معادل آن اکنون گروهبان یکم است و سرگروهبان.


وکیل تراش

[وَ تَ] (نف مرکب)وکیل تراشنده. که در انتخاب وکلای مجلس دستی دارد و مؤثر باشد.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.