وفاد

[وُفْ فا] (ع ص، اِ) جِ وافد. (المنجد) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به وافد شود.


وفادار

[وَ] (نف مرکب) وفادارنده. کسی که در دوستی، زناشوئی یا خدمت به مردم، صادق و صمیمی باشد. باوفا. پابرجا و استوار در نگاهداشت پیمان و وفا.


وفادار

[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


وفادار ماندن

[وَ دَ] (مص مرکب) در دوستی، زناشوئی یا خدمت به مردم صادق و صمیمی ماندن. (فرهنگ فارسی معین): آن زن در تمام مدت عمر به شوهرش وفادار ماند.


وفاداری

[وَ] (حامص مرکب) درستی و صداقت و راستی و نمک به حلالی. (ناظم الاطباء). در دوستی، زناشوئی یا خدمت به مردم صادق و صمیمی بودن. صاحب وفا بودن. وفادار بودن :
آمدیم اندر تمامی داستان
وز وفاداریّ جمع راستان.مولوی.
دل منه بر دنیی و اسباب او
زآنکه از وی کس وفاداری ندید.حافظ.


وفا داشتن

[وَ تَ] (مص مرکب) حفظ وفا کردن. صادق و صمیم بودن در دوستی یا زناشوئی یا خدمت به مردم. صاحب وفا بودن. وفادار بودن :
بدارم وفای تو تا زنده ام
روان را به مهر تو آگنده ام.فردوسی.


وفادت

[وِ دَ] (ع مص) وفاده. به رسولی آمدن نزد کسی. (منتهی الارب) (آنندراج). || (اِمص) رسالت. پیام آوری. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به وفاده شود.


وفاده

[وِ دَ] (ع مص) وفد. وفود. افاده. به رسولی آمدن نزد کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نزدیک سلطان شدن به رسولی. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به وفد شود.


وفار

[وِ] (ع اِ) جِ وفره، و آن موی مجتمع بر سر یا موی تا نرمهء گوش است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). رجوع به وفره شود.


وفاره

[وَ رَ] (ع مص) وَفْر. وفور. فِرَه. بسیار گردیدن و افزون گشتن و تمام شدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به وفر و وفور شود.


وفاز

[وِ] (ع اِ) جِ وفز، به معنی شتابی و شتاب. (اقرب الموارد). رجوع به وفز شود.


وفاسگال

[وَ سِ] (نف مرکب)وفاسگالنده. آنکه وفا پیشهء خود سازد. وفااندیش. وفادار. (آنندراج). || خیرخواه و نیک اندیش. || خوش نفس. (ناظم الاطباء).


وفا شکستن

[وَ شِ کَ تَ] (مص مرکب)نقض عهد کردن. پیمان شکستن :
چو گویی به سوگند پیمان کنم
که هرگز وفای تو را نشکنم.فردوسی.


وفاض

[وِ] (ع اِ) پوستکی که زیر آسیا گسترند. || جایی که آب در آن ایستد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || جِ، وفضه، به معنی خریطهء شبان که در آن زاد و اسباب خود دارد و تیردان چرمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به وفضه شود.


وفاض

[وَفْ فا] (ع ص) جعبه گر. (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات). ترکش ساز. تیردان ساز.


وفاع

[وِ] (ع اِ) سربند شیشه. (منتهی الارب) (آنندراج). سربند شیشه و بطری. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || جِ وفعه، و آن غلاف قاروره است. (اقرب الموارد).


وفاق

[وِ] (ع مص) موافقه. سازگاری کردن. (غیاث اللغات). سازواری کردن. (منتهی الارب). سازواری کردن و همراهی کردن. || (اِمص) سازواری و همراهی و یک دلی. یک دلی و یک جهتی. ضد نفاق. سازش. (ناظم الاطباء) :
تا هست خلاف شیعی و سنی
تا هست وفاق طبعی و دهری.منوچهری.
از وفاق ادریس بررفت از...


وفاقه

[وِ قَ] (ع مص) سازوار آمدن. (المصادر زوزنی). موافقت و سازواری کردن. (آنندراج). رجوع به وفاق شود.


وفا کردن

[وَ کَ دَ] (مص مرکب) به جا آوردن وعده و عهد و اجرای شرائط دوستی و محبت. ابراز وفا :
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن.
حافظ.
|| کفایت کردن. بسنده بودن : و نیز تواند بود که یک نفس به انشاد بیتی تمام وفا...


وفا کیش

[وَ] (ص مرکب) آنکه همواره شرائط وفا به جای آورد. باوفا. وفادار : از خودسری و خودرایی کار آلتوم وفاکیش اوفاد وفاق به نفاق و شقاق مبدل گشت. (عالم آرای عباسی چ امیرکبیر ج1 ص228 از فرهنگ فارسی معین).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.