هیفان

[هَ] (ع ص) رجل هیفان؛ مرد تشنه. (منتهی الارب) (آنندراج). عطشان. || سخت تشنه یا زود تشنه شونده. (اقرب الموارد).


هیفده

[دَهْ] (عدد، ص، اِ) هفده. عدد اصلی مرکب از هفت و ده. آن عدد که پس از شانزده و قبل از هیجده است : ده تخت جامهء مرتفع از هر لونی و ده کنیزک و هیفده غلام. (تاریخ بیهقی). رجوع به هفده شود.


هیفک

[هَ فَ] (ع ص) زن گول. (منتهی الارب) (آنندراج). حمقاء. (اقرب الموارد).


هیق

[هَ] (ع اِ) شترمرغ که برای درازی آن به این نام خوانده شده. (اقرب الموارد). شترمرغ. (منتهی الارب) (آنندراج).
- هیق ازق؛ اشترمرغ بسیارپر. (مهذب الاسماء).
|| (ص) مرد دراز سخت دراز و گویند دراز و باریک. ج، اهیاق، هیوق. (اقرب الموارد). || باریک و دراز از هر چیزی. رجوع به هیقم...


هیق

(اِخ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو. واقع در یک هزارگزی شوسهء خیاو به اهر و دارای 1935 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


هیق

(اِخ) دهی است از دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر. واقع در 19هزارگزی شوسهء تبریز به اهر و دارای 257 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


هیق

[یَ] (اِخ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. واقع در 11هزارگزی شوسهء تبریز به اهر و دارای 826 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


هیقعه

[هَ قَ عَ] (ع اِ صوت) آواز رسیدن شمشیر بر جای و حکایت آن آواز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بانگ زخم شمشیر. (مهذب الاسماء). || (مص) زدن چیز خشک بر چیزی خشک یا زدن آهن از بالا تا آواز برآید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج).


هیقل

[هَ قَ] (ع اِ) شترمرغ. (منتهی الارب) (آنندراج). ظلیم. (اقرب الموارد). || سوسمار. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).


هیقله

[هَ قَ لَ] (ع اِ) نوعی از رفتار. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).


هیقم

[هَ قَ] (ع اِ) آواز موج دریا. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). بانگ دریا. (مهذب الاسماء). || دریای فراخ دورتک. (منتهی الارب) (آنندراج). دریای پهناور. (اقرب الموارد). || آواز فروبردن لقمه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || شترمرغ دراز. (منتهی الارب). گویند هیق است و آخر کلمه میم زاید...


هیقمانی

[هَ قُ نی ی] (ع ص) درازبالا. (منتهی الارب) (آنندراج).


هیقمانی

[هَ قَ نی ی] (ع ص) شترمرغ دراز یا دراز از هر چیز. (از اقرب الموارد).


هی کردن

[هَ / هِ کَ دَ] (مص مرکب) در تداول، راندن اسب و دیگر چارپایان باشد. به رفتن داشتن ستور را.


هیکس

[سُ] (اِخ) نام قبایلی که مصر را مسخر کردند.


هیکل

[هَ کَ] (ع اِ) هیأت. صورت و تنهء مردم. (برهان). صورت و شکل. (غیاث اللغات). ریخت. کالبد. پیکر. (منتهی الارب). صورت و شخص. ج، هیاکل. (اقرب الموارد) :
در مسکنی که هیچ نفرساید
فرسوده گشت هیکل مسکینم.ناصرخسرو.
بحری است ژرف عالم کشتیش هیکل تو
عمرت چو باد و گردون چون بادبان کشتی.
ناصرخسرو.
روح القدس براقش...


هیکل

[هَ / هِ کَ] (اِ) بتخانه. (برهان) (مهذب الاسماء). عبادت خانهء ترسایان که در آن صور و تماثیل باشد. بتخانه است به زبان پهلوی. (لغت نامهء اسدی). خانهء ترسایان که در آن پیکر مریم علیها سلام باشد. (منتهی الارب). کلیسیای ترسایان. بهارخانه. بتکده. دارالاصنام. بیت الصنم. (منتهی الارب). پرستشگاه بت....


هیکل

[هَ کَ] (اِخ) مقصود از هیکل در بیشتر مواضع کتاب مقدس هیکل اورشلیم است که در کوه سوریا بنا شده بود و شباهت چادر جماعت میداشت و در کتاب مقدس سه هیکل مذکور است. اول هیکل سلیمان میباشد. داود اراده داشت که هیکلی از برای خداوند بسازد اما خداوند وعده...


هیکل آباد

[هَ کَ] (اِخ) دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای 125 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


هیکله

[هَ کَ لَ] (ع ص) زن کلان جثهء دراز. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || (مص) تمام شدن گیاه. (منتهی الارب) (آنندراج). هیکل الزرع هیکله؛ نما و طال. (اقرب الموارد).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.