هکوان

[هَکْ] (اِخ) دهی است از بخش سروستان شهرستان شیراز که 140 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول عمده اش غله، برنج، حبوب و میوه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج7).


هکوبا

[هِ] (اِخ) دختر سی سیه ئوس پادشاه تراکس و زن پریاموس بوده، از وی 19 فرزند آورد لکن فرزندان او تقریباً جملگی در محاصرهء ترژا به هلاکت رسیدند. بنابر افسانه های یونان هکوبا سرانجام به صورت سگی درآمده است. (از تعلیقات نصرالله فلسفی بر ترجمهء تمدن قدیم فوستل دُ کولانژ).


هکوع

[هُ] (ع مص) آرمیدن زیر درخت و جای گرفتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || فرودآمدن به قوم بعدِ شام. (منتهی الارب). فرودآمدن به قوم پس از فرارسیدن شامگاه. (از اقرب الموارد). || نگونسار افتادن بر زمین. (منتهی الارب). || رفتن. یقال: ماادری أین هکع؛ یعنی نمیدانم کجا رفت. (از...


هکوک

[هَ] (ع ص) مرد شوخ بی باک شتاب زده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).


هکوک

[هَ کَوْ وَ] (ع ص) جای درشت سخت. || جای آسان نرم. || فربه. || مرد شوخ چشم بی باک شتاب زده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).


هکوی

[هَکْ / هَ] (ص) سرگشته و متردد، در نسخهء سروری به فتح هاء و ضم کاف به معنی تردد آمده است. (انجمن آرا). سرگشته و حیران و پریشان. (برهان).


هکوی

[هَکْ] (اِ) شراب. (انجمن آرا). شراب انگوری. (برهان). || تردد. (برهان) (سروری). || خربزهء نارسیده. (انجمن آرا).


هکه

[هُکْ کَ / کِ] (اِ) مخفف هکچه. (انجمن آرا). به معنی هکک است که جَستن گلو و فواق باشد. (برهان). سکسکه. زغنگ. فواق. در زبان فرانسه به همین صورت(1)مأخوذ از فارسی است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به هکچه شود.
(1) - Hequet.


هکهاک

[هَ] (ع ص) بسیار گاینده. (منتهی الارب).


هکهک

[هُ هُ] (اِ صوت) آواز گریه که در گلو باشد. (انجمن آرا) :
صوفیا قرّابه از می هکهک گریه گشاد
گریهء خونین او در سجده گاه او ببین.
امیرخسرو.
رجوع به هق هق شود.


هکهکه

[هَ هَ کَ] (ع مص) بسیار گاییدن. (منتهی الارب).


هکی

[هَکْ کی] (اِخ) دهی است از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه که 130 تن سکنه دارد. آب آن از کوهستان و محصول عمده اش غله و توتون و کاردستی مردم جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج4).


هکیدن

[هُ دَ] (مص) سکسکه کردن. هکه کردن. (یادداشتهای مؤلف). رجوع به هکه شود.


هکیک

[هَ] (ع مص) سرگین انداختن شوات. || (ص) مخنث. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).


هگرز

[هَ گَ / گِ] (ق) هرگز. هرگیز. هیچوقت. هیچگاه. ابدا. (یادداشتهای مؤلف) :
چنان نبینی تا دل نکرده کار هگرز
به چوب رام شود، یوغ را نهد گردن.
اورمزدی.
همتی دارد بررفته به جایی که هگرز
نیست ممکن که رسد طاقت مخلوق بر آن.
فرخی.
بزرگی و نیکی نیابد هگرز
کسی کاو به بد بود همداستان.فرخی.
بگذاراد و به...


هگمتان

[هِ مَ] (اِخ) نامی است که مادها به پایتخت خود یعنی همدان کنونی داده اند. رجوع به ایران باستان ص1491 و نیز رجوع به مدخل همدان و هنگمتان شود.


هل

[هَ] (ع ق) حرف استفهام. (منتهی الارب). حرف استفهام و موضوع است برای طلب تصدیق ایجابی نه سلبی. (اقرب الموارد). || به معنی جزا و جحد و امر نیز هست. || به معنی «قَد» نیز هست (منتهی الارب)، مانند: هل اتی علی الانسان...؛ یعنی قد اتی. (ناظم الاطباء). || به...


هل

[هِ] (فعل امر) رجوع به هلیدن و هشتن شود.


هل

[هِ] (اِ) هیل. هیل بویا. خیر بویا. قاقلهء صغار. قرامومق. کارداموم(1). (یادداشتهای مؤلف). گیاهی است از تیرهء زنجبیلی ها و دانه هایش از ادویهء معطر است. (از حواشی معین بر برهان قاطع).
- هل پوچ؛ هیچ چیز. کم ارزش: دریغ از یک هل پوچ؛ دریغ از چیز کم ارزشی که در...


هل

[هُ] (اِ) آغوش و بغل. (برهان قاطع) :
ای عشق خندان همچو گل ای خوش نظر چون عقل کل
خورشید را درکش به هل ای شهسوار هل اتی.
مولوی.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.