اثافت

[اَ فِ] (اِخ) قریه ای به یمن دارای انگور فراوان و آن غالباً اثافه (با هاء) گفته میشود. گویند در جاهلیت «درن» نام داشت و اعشی را در آن چرخشت های شراب بود. و بین آن و صنعا دوروزه راه است. (مراصد الاطلاع).


اثافرودیطوس

[] (اِخ)(1) از اوست کتاب تفسیر ارسطاطالیس در هاله و قوس قزح. (ابن الندیم). قفطی در تاریخ الحکماء آرد: او فیلسوفی رومی است که یحیی بن عدی ذکر وی آورده و گفته است او کتابی در آثار علویّه تصنیف کرده و آن کتاب تفسیر کلام ارسطوطالیس در مقالهء قوس قُزَح...


اثافی

[اَ/اَفی ی] (ع اِ) جِ اُثفیّه و اِثفیّه، بمعنی پایهء دیگدان. سه پایه. || دیگدان. اجاق.
- ثالثه الاثافی؛ سیم پایهء دیگپایه که بر بلندی طبیعی از زمین نهند و آن پارهء سنگ پیوسته به تلّ و پشته است که در پهلوی آن دو سنگ دیگر نهاده و دیگ بر آن...


اثافی

[اَ/اَ فی ی] (اِخ) سه پشته در حدود خوارزم، در جهت مرو و بخارا. (الجماهر بیرونی).


اثاکل

[اَ کِ] (ع اِ) جِ اِثکال و اُثکول.


اثاکیل

[اَ] (ع اِ) جِ اِثکال و اُثکول.


اثال

[اَ/اُ] (معرب، اِ)(1) (از یونانی آیتال) یکی از آلات کیمیا که از شیشه یا سفال کنند برهیئت طبقی با سرپوش و دم بطول یک ذراع و عرض یک بدست و برای تصعید جیوه و گوگرد و زرنیخ و جز آن بکار برند.
(1) - Aludel (Aithal).


اثال

[اَ/اُ] (ع اِ) بزرگی موروثی و بزرگی ذاتی. (منتهی الارب). بزرگواری.


اثال

[اَ/اُ] (اِخ) نام کوهی. || مردی منسوب بدین کوه. || آبی است بنی عبس را یا قلعه ای است ایشان را. (منتهی الارب). کوهی است بنی عبس را که میان او و میان آبی که مسافران بر آن نزول کنند آنگاه که از بصره بطرف مدینه روند به سه میل...


اثال

[اَ] (اِخ) ابن لُجَیم. پدر حیّی است و از آن حیّ است خوله حَنفیّه بنت جعفر مادر محمّدبن علی بن ابیطالب.


اثال

[اُ] (اِخ) ابن نعمان. صحابی است.


اثال

[اِ] (ع اِ) جِ اثله.


اثالث

[اَ لِ] (اِخ) کوههائی در حجر دیار ثمود که بیننده از دور آنها را یک پاره بیند و چون نزدیک شود متفرق و جدا یابد. (مراصد الاطلاع).


اثاله

[اَ لَ] (ع مص) اصل شدن.


اثام

[اَ] (ع مص) جزا دادن بگناه. (زوزنی). بزه شمردن بر کسی و جزا دادن بگناه. (تاج المصادر بیهقی): اثمه الله فی کذا اَثما و اثاما؛ گناهکار شمارد او را خدای در این کار. (منتهی الارب). || (اِ) پاداش بدی و گناهکار. (منتهی الارب). عقوبت. (مهذب الاسماء). عذاب. شکنجه.


اثام

[اِ] (ع اِ) پاداش بزه. (منتهی الارب).


اثام

[اَ] (اِخ) وادیی است در جهنّم.


اثامد

[اُ مَ] (اِخ) وادئی است بین قدید و عُسفان. (مراصد) (معجم البلدان).


اثامیطیقون

[] (معرب، اِ) بلغه رومی مو است(؟). (تحفهء حکیم مؤمن).


اثان

[اَ] (اِخ) ابن نعیم. تابعی است.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید