اتمک
[اَ مَ] (ع ن تف) درازتر و پرگوشت تر: اتمَک من سَنام؛ درازتر و پرگوشت تر از کوهان شتر.
اتمهلال
[اِ مِ] (ع مص) دراز و راست و سخت گردیدن. (منتهی الارب). || راست شدن. راست ایستادن. تمام قد شدن. || آرمیدن. || سست شدن.
اتمید
[اِ] (اِ) رجوع به اپمید شود.
اتمیرار
[اِ] (ع مص) سخت شدن نیزه. (منتهی الارب). || سخت شدن نعوظ. اتمئرار.
اتمیلال
[اِ] (ع مص) دراز و راست و سخت شدن. اتمهلال.
اتن
[اُ تُ] (اِخ)(1) (دُ نوردهایم) یکی از سلاطین ساکسنی. او در اول از جانب «آنیس» مادر وصیّ هانری چهارم امپراطور آلمان به حکومت باویر منصوب شد (در 1056 م.) سپس در سال 1062 بر او عصیان ورزید و امپراطوری آلمان را ضبط کرد و آنگاه که هانری بسن رشد رسید...
اتن
[اُ تُ] (اِخ) فردریک لوئی. پادشاه یونان منسوب بخاندان باویر. مولد او در 1815 م. او در هفده سالگی در 1831 بحکمرانی یونان تعیین شد. سه سال به نیابت او مجلسی مرکب از رجال باویر حکومت می کردند و سپس در 20 سالگی خود زمام امور بدست گرفت و وفات...
اتن
[اُ تُ] (اِخ)(1) (دُ ویتلسباخ) دوک باویر و جدّ اعلای سلاطین باویر است. او از 1180 تا 1183 م. بدانجا حکم رانده است.
(1) - Othon de Wittelsbach.
اتن
[اُ تُ] (ع اِ) زمین بلند. || جِ اَتان و اِتان، بمعنی خر ماده. || جِ اَتّون و اَتون، بمعنی آتشدان و کورهء نان پزان و آهک پزان و غیره. (منتهی الارب).
اتن
[اُ] (ع اِ) جِ اَتان و اِتان، بمعنی خر ماده. || نشستگاه هودج از پشت شتر. (منتهی الارب).
اتن
[اَ تَ] (ع مص) برآمدن دو پای کودک پیش از دو دست برخلاف عادت. || نگونسار بچه زادن. (منتهی الارب).
اتن
[اَ] (ع مص) مقیم و ثابت شدن به جایی. (منتهی الارب). ایستادن.
اتنا
[اِ] (اِخ)(1) کوه آتش فشانی است در شمال شرقی جزیرهء صقلیه (سی سی لیا) که از مرتفع ترین جبال اروپاست و 3237 متر ارتفاع آن است. نخستین آتش فشانی اتنا در زمان فیثاغورس بوده است. این کوه در سال 1183 م. بار دیگر آتشفشانی کرد و 15000 تن را بدیار...
اتناخ
[اِ] (ع مص) ناگوار کردن. اَتْنَخَهُ الدّسم؛ ناگوار کرد او را روغن. (منتهی الارب).
اتنامیس
[اَ] (از یونانی، اِ) بابونهء برّی. شاید مصحف کونانتمیس(1) باشد که همان بابونج کلبی است.
(1) - Cynanthemis.
اتنان
[اِ] (ع مص) دور شدن. (منتهی الارب). || زادخواست گردانیدن. مانع بالیدگی شدن: اَتنّ المرضُ الصبی؛ زادخواست گردانید کودک را، یعنی کلان نمی گردد. (منتهی الارب). || لاغر گردانیدن بیماری کسی را.
اتنان
[اَ] (ع اِ) جِ تِنّ. همتایان و حریفان و همزادان.
اتنان
[اَ تَ] (ع مص) گام نزدیک نهادن. (منتهی الارب). گام خُرد نهادن.
اتن اول
[اُ تُ نِ اَوْ وَ] (اِخ)(1) ملقب به کبیر، پادشاه ژرمنها. متولد در 912 م. او938 به امپراطوری آلمان انتخاب شد و با ابراز لیاقت بسیار قبایل وحشی را منکوب کرد. وفات او به سال 973 م. است.
(1) - Othon (Le grand).
اتن چهارم
[اُ تُ نِ چَ رُ] (اِخ) امپراطور آلمان (1209 - 1218 م.). او به سال 1214 مغلوب فیلیپ اگوست گردید.
