اتک

[اَتْ تُ / اَ تَ] (اِخ) پایتخت کشوری بهمین نام که در سال 1894 م. در پنجاب ساخته شده است. مساحت آن 4022 میل مربع و ساکنین آن در سال 1901، 464430 تن بوده و 90 درصد آنان مسلمان باشند و اکبر در سال 991 ه . ق. قلعهء اتک...


اتک

[اَ تَ] (اِخ) ناحیتی است از ترکستان روس در دامنهء شمالی کوه های سرحدی خراسان بین جورس و دوشک که بر خط آهن واقعند و چون از اعمال ابیورد بوده جزء خراسان محسوب می شده است در قرن دهم و یازدهم هجری جزء خانات خوارزم شد و از آن پس...


اتک

[ ] (اِخ) (رود...) رود سند است. رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب حاشیهء ص336 شود.


اتکاء

[اِتْ تِ] (ع مص) اتکال کردن. اعتماد کردن بر. پشت دادن بر. تکیه زدن به. (زوزنی). متکی شدن بر. تکیه کردن بر. (تاج المصادر).
- اتکا کردن؛ تکیه کردن.
- اتکاء کسی؛ متکا ساختن کسی را.
|| تکیه گاه گردانیدن برای کسی. || بر پهلوی چپ افکندن.


اتکاء

[اِ] (ع مص) بصورت اعتمادکننده کردن کسی را. و التاء فی هذاالباب عوض عن الواو علی خلاف القیاس. (لغت نامهء مقامات حریری).


اتکار

[اِتْ تِ] (ع مص) آشیانه ساختن مرغ.


اتکاع

[اِتْ تِ] (ع مص) درشت و رست گردیدن سقاء. (منتهی الارب).


اتکال

[اِتْ تِ] (ع مص) کار به کسی گذاشتن. واگذاشتن. || اعتماد کردن بر کسی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تعویل. || تسلیم شدن.
-اتکال بخدا؛ توکل کردن به او تعالی.


اتکو

[اَ] (اِخ)(1) دریاچه ای به مصر. (دمشقی).
(1) - Atcou.


اتکو

[اَ] (اِخ) شهر کوچک قدیمی در نواحی قریب رشید. (مراصد).


اتکه

[اَ کَ] (اِخ) رجوع به محمدعلی اتکه (امیر...) شود.


اتگه

[اَ تَ گَ] (ترکی، اِ) شوهر دایه را گویند؛ کما فی دریای لطافت. و این مخفف اتاگاه است چه در ترکی اتا بمعنی پدر است و اتاگاه کسی که قائم مقام پدر باشد (؟). (غیاث اللغات).


اتل

[اَ تَ] (اِ) قسمی کرم که در زیر خاک مرطوب یافت شود و در بوشهر آنرا چون چشته و گیم بر سر قلاب کنند صید ماهی را.


اتل

[اُ تُ] (ع ص، اِ) جِ اَوْتَل. و اَوتل بمعنی سیرشکم و مرد پرشکم از شراب. (منتهی الارب): قوم اُتُلٌ؛ ای شِباع.


اتل

[اُ تُ] (اِ) در تداول زنان لغتی اهریمنی بمعنی شکم: اُتلش پیش آمده است؛ آبستن شده است. || در محاورهء عوام، اتومبیل. || مانع و عائقی سخت و صعب.


اتل

[اَ] (ع مص) گام نزدیک نهادن هنگام خشم. || اتل من الطعام؛ سیر شدن شکم از طعام. (منتهی الارب).


اتل

[اِ تِ] (اِخ) رود بزرگیست که در ممالک خزر وارد شده و از مملکت روس و بلغار میگذرد. بعضی گفته اند اِتِل نام قصبه ای از بلاد خزر است و اسم نهر هم هست. (مراصد). و نهر اتل(1) بصحراء قفجق اطلاق شده. (ابن بطوطه). و رجوع به آتل شود. در...


اتلا

[اَ] (اِخ) از قرای ذمار در یمن. (مراصد).


اتلاء

[اَ] (ع ص، اِ) جِ تلو، بمعنی پس رو چیزی و بمعنی رفیع و بلند و بچهء ناقه که پس مادر رود. (منتهی الارب).


اتلاء

[اِ] (ع مص) در پی کردن. (منتهی الارب). پی درپی آوردن. || متقدم شدن. || حواله کردن. (تاج المصادر) (منتهی الارب). || عهد و زنهار دادن کسی را. (تاج المصادر) (منتهی الارب): اتلیته سهماً؛ تیر امان دادم او را. اتلیته ذمه عهد؛ زنهار دادم او را. || باقی گذاشتن نزد...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید