ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن سلیم الطائفی. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن علی طراح. او راست: جزئی در حدیث.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن المبارک بن المغیره العدویّ المعروف بالیزیدی المقری النحوی. رجوع به یحیی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن المبارک العدوی یزیدی. پدر ابراهیم صاحب کتاب ما اتفق لفظه و اختلف معناه. و نیز پدر محمد یزیدی. لغوی و عالم بعربیت رئیس خاندان یزیدیین. او راست: کتاب النوادر و آنرا بنام جعفربن یحیی کرده است. کتاب المقصور و الممدود. کتاب مختصر نحو...
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن محمد بن صاعد. رجوع به یحیی... و رجوع به ابن صاعد... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن محمد بن قیس مؤذن بنی جعفر و کنیت او را ابوزکیر نیز گفته اند. محدث است و از ابن عجلان روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن محمد الارزنی. رجوع به یحیی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یحیی بن یحیی بن کثیر. رجوع یه یحیی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یزیدی. رجوع به یحیی بن المبارک بن مغیره العدوی المعروف بالیزیدی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یعقوب بن اسحاق. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یعقوب بن اسحاق بن زیدبن عبدالله حضرمی. رجوع به یعقوب... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یوسف بن ابی سعید الحسن بن عبدالله بن المرزبان السیرافی النحوی اللغوی الاخباری. رجوع به یوسف بن ابی سعید... و رجوع به سیرافی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یوسف بن ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی. رجوع به یوسف... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یوسف بن اسباط. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) یوسف بن الحسن بن عبدالله المرزبان السیرافی. رجوع به یوسف بن ابی سعید الحسن... و رجوع به سیرافی... شود.
ابومحمود
[اَ مَ] (ع اِ مرکب) حمار وحشی. (المرصع).
ابومحمود
[اَ مَ] (اِخ) ابن احمدبن محمد مقدسی. ملقب به شهاب الدین. وفات 665 ه . ق. او راست: افحام المماری باخبار تمیم الداری. (کشف الظنون). و رجوع به احمدبن محمد بن ابراهیم المقدسی شود.
ابومحمود
[اَ مَ] (اِخ) احمدبن ابراهیم مقدسی. تلمیذ حافظ ذهبی. رجوع به احمد... شود.
ابومحمود
[اَ مَ] (اِخ) احمدبن محمد بن ابراهیم بن هلال. رجوع به احمد... شود.
ابومحمود
[اَ مَ] (اِخ) احمدبن محمد بن ابراهیم المقدسی الشافعی. رجوع به احمد... شود.
