ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) احمدبن مظفر چغانی. رجوع به لباب الالباب چ براون ص 27 س 9 شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) احمدبن نصربن الحسین البازیار. رجوع به ابن بازیار ابوعلی احمد... و رجوع به احمد... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) احمدبن نصر کاتب. رجوع به احمد... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) ازدی. رجوع به حسن ازدی مهدوی شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسحاق. رجوع بتاریخ بیهقی چ ادیب ص 58 س 18 شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسدالدوله صالح بن مرداس. رجوع به اسدالدوله... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسماعیل بن قاسم قالی. لغوی بغدادی. رجوع به ابوعلی قالی و رجوع به اسماعیل قالی... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسماعیل بن محمد بن اسماعیل بن صالح صفار. رجوع به صفار... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسماعیل بن نشیط. از روات حدیث است.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اسماعیل ضریر نحوی. رجوع به اسماعیل... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) الیاس. نام این شاعر با شعری لایقرء در لغت نامهء اسدی ذیل کلمه پژول بمعنی شتالنگ آمده است و بیت این است:
نه اقعس سرون و نه نقرس دو پای
نه اکفس پژول و نه شم زاستر.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اوراجی. یکی از اهل سیر و سلوک و ابوعبدالله خفیف یاد او در کتاب خویش کرده و او را بشیراز در زمان حکومت عمادالدوله دیده است و در آنوقت او شغل و عمل دیوان داشته است و عوائد خویش صرف فقرا میکرده و برای آنان مائده مینهاده...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) اهوازی مقری. او راست: النیر الجلی فی قرائه زیدبن علی.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) بصیر. از شعرای مخضرمی و مترسل بلیغ. میان او و ابی العینا مکاتبات و مهاجات بود. او راست: کتاب رسائل و دیوان شعر.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) بغدادی. رجوع به ابوعلی قالی شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) بلعمی. رجوع به بلعمی... شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) تمیم بن المعزبن المنصور القائم بن المهدی. رجوع به تمیم شود.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) ثقفی. شیخ فریدالدین عطار گوید: امام وقت بود و عزیز روزگار و صحبت بوحفص و حمدون یافته و در نشابور تصوف از او آشکارا شد. در علوم شرعی کمال داشت و در هر فنی مقدم بوده، دست از همه بداشت و بعلم اهل تصوف مشغول شد، بیانی...
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) ثمامه بن شفی. از روات حدیث است.
ابوعلی
[اَ عَ] (اِخ) جبائی. محمد بن عبدالوهاب بن سلام بن خالدبن حمران بن ابان. از مردم خوزستان و اصلا فارسی است. یکی از شیوخ متکلمین معتزله. مولد وی235 ه . ق. در بلدهء جبی، روستائی بخوزستان. او پس از فراگرفتن مقدمات علوم به بصره شد و از محضر ابویوسف یعقوب...
