ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)جلال الدین وزیر الناصرلدین الله عباسی. خوندمیر در دستورالوزراء گوید: از احوال او زیاده ازین چیزی معلوم نشد


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)جلال الدین هبه الله (در حبیب سیر 1 ص 314: هیبت الله) البخاری از وزرای الناصر خلیفهء عباسی.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) جمح یا جخج. از شعرای باستانی. یک بیت از این شاعر برای کلمهء آباد در لغت نامهء اسدی آمده است:
ویران شده دلها بمی آبادان گردد
آباد بر آن دست که پرورد رز آباد.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)جمحی(1). صاحب برید بروزگار سلطان مسعودبن سلطان محمود غزنوی در آخر عهد سوری به نیشابور. و ابوالفضل بیهقی گوید: حال این فاضل در این تاریخ چند جای بیامده است و خواجهء بزرگ احمد عبدالصمد او را سخت نیکو داشتی و گرامی و مثال داده بود...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) چغانی. احمدبن محمد ملقب بفخر الدوله از آل محتاج و والی چغانیان. او ممدوح دقیقی و فرخی است و فرخی در مدح او سه قصیده دارد که از جمله قصیدهء معروف داغگاه است:
فخر دولت بوالمظفرشاه با پیوستگان
شادمان و شادخوار و کامران و کامکار.
فرخی.
تا نقش...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) چغانی. طاهربن فضل بن محمد بن مظفربن محتاج چغانی. عوفی در لباب الالباب آرد: امراء چغانیان در آن عهد نامدار بودند و این امیر ابوالمظفر نادرهء عهد و یگانهء عصر خود بودست و در دولت و مکنت پای بر فرق فرقد نهاده و در...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) چغانی. عبدالله بن احمدبن محمد بن مظفربن محتاج در سنهء 337 ه . ق. که فیمابین ابوعلی چغانی و امیر نوح صلح افتاد ابوعلی او را بعنوان رهینهء صلح ببخارا فرستاد و وی معزّز و مکرّم در خدمت امیر نوح بسر می برد تا...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) حبال بن احمد ترمذی. جامی در نفحات الانس آرد: ابوالمظفر ترمذی رحمه الله تعالی از طبقهء سادسه است نام وی حبال بن احمد است امام بوده و زاهد و حنبلی مذهب، بترمذ مذکّری کردی. شیخ وقت خویش بود... شاگرد محمد حامد و اشکردی است...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) خوافی. احمدبن محمد بن المظفر الخوافی الفقیه الشافعی. او فقه از امام الحرمین جوینی فرا گرفت و قضاء طوس و نواحی آن داشت. وفات وی بطوس به سال 500 ه . ق. اتفاق افتاد.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)رضی الدوله. رجوع به ابراهیم بن مسعود... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) رئیس غزنین. وی بروزگار مسعود غزنوی نایب پدرش خواجه علی بود. رجوع شود به تاریخ بیهقی چ ادیب ص247. و ظاهراً ممدوح فرخی در قصیده ای بمطلع ذیل:
دلم در جنبش آمد بار دیگر
ندانم تا چه دارد باز در سر.
همین ابوالمظفر است که گوید:
گناه دل...


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)سرخاب بن وهسودان. رجوع به سرخاب... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)سهروردی. مؤلف الجامع الاوفی فی الفرائض. رجوع به سهروردی ابوالمظفر... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)شهفوربن طاهر شافعی اسفراینی. رجوع به اسفراینی شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) صالح نجم الدین ایوب بن ملک عادل. از سلاطین ایوبی دمشق (635 - 637 ه . ق.). رجوع به صالح نجم الدین... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)صلاح الدین (سلطان...) یوسف بن ایوب بن شادی. از نژاد کرد که خاندان او در مصر و شام و عربستان سالها سلطنت راندند (564 - 589 ه . ق.). رجوع به صلاح الدین (سلطان...) یوسف بن ایوب بن شادی... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) طاهربن حسن معروف به ابن حبیب. رجوع به طاهربن حسن... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) طاهربن فضل چغانی. رجوع به ابوالمظفر چغانی. طاهربن فضل... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) طاهربن محمد اسفراینی. رجوع به طاهربن محمد اسفراینی... شود.


ابوالمظفر

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ)عبدالرحیم بن عبدالکریم بن محمد. رجوع به عبدالرحیم... شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.