ابن سلام

[اِ نُ سَلْ لا] (اِخ) رجوع به ابوعبید قاسم بن سلام شود.


ابن سلبطور

[اِ نُ ؟] (اِخ) ابوعبدالله محمد بن محمد. در اندلس بخطهء مریه میزیسته و از اکابر اعیان آنجا بوده. در فن کشتی رانی ماهر بوده و مدتی طویل منصب امیرالبحری داشته است و در پایان عمر مقام و مال از دست او بشده و در 755 ه .ق . وفات...


ابن سلیمان

[اِ نُ سُ لَ] (اِخ) ابوالعباس احمدبن محمد بن سلیمان. گویند از اهل مصر بود و صنعت کیمیا (زرسازی) می ورزید. او راست: کتاب الافصاح و الایضاح فی برانیات. کتاب الجامع برانیات. کتاب الملاغم. کتاب المعجونات. کتاب التخمیر. (ابن الندیم).


ابن سماعه

[اِ نُ سَ عَ] (اِخ) ابوعبدالله محمد بن سماعه تمیمی. از فقهای حنفی، شاگرد قاضی ابویوسف. او بزمان مأمون، قاضی جانب غربی بغداد بود و در دورهء معتصم برای ضعف بینائی از قضا کناره گرفت و به سال 233 ه .ق . وفات کرد و متجاوز از صد سال داشت....


ابن سماک

[اِ نُ سَمْ ما] (اِخ) ابوالعباس محمد کوفی قاضی. در زمان هارون الرشید به بغداد آمد و چندی آنجا ببود، پس از آن بکوفه مراجعت کرد. او مردی فصیح و لَسِن بوده و کلمات قصار در امثال و مواعظ داشته است. و ابن الندیم در جملهء زُهّاد از زاهدی به...


ابن سمجون

[اِ نُ سَ مَ] (اِخ) طبیب اندلسی، معاصر حاجب محمد بن ابی عمر منصور. در 391 ه .ق . درگذشته است. ابن ابی اصیبعه گوید او طبیب مبرز و در مفردات ادویه مخصص بود. او راست کتابی در ادویهء مفرده که ظاهراً از میان رفته است و کتابی در اقرابادین.


ابن سمح

[اِ نُ ؟] (اِخ) یا ابن سمج. ابوالقاسم اصبغ بن محمد غرناطی. از مشاهیر ریاضیین اندلس. نشأت او بغرناطه بوده است و با اینکه در ریاضی و هیئت مخصص بوده از طب نیز بهره داشته و شاگرد مسلمه مجریطی است. او راست: کتاب المدخل الی الهندسه فی تفسیر کتاب اقلیدس....


ابن سمعان

[اِ نُ ؟] (اِخ) محمد بن عبدالله. از شاگردان ابومعشر و کتاب المدخل الی صناعه النجوم از اوست. (ابن الندیم).


ابن سمعون

[اِ نُ سَ] (اِخ) ابوالحسین محمد بن احمدبن اسماعیل واعظ بغدادی. وفات 387 ه .ق . کلمات قصار او در مواعظ معروف است.


ابن سمعون

[اِ نُ سَ] (اِخ) ابوالحجاج یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی. طبیب یهودی، با ابن قفطی معاصر، پدرش در سبته بازرگانی داشت اما او بتحصیل علوم پرداخت و طب و ریاضی آموخت. وقتی ملوک مغرب یهود و نصاری را به قبول دین اسلام اکراه میکردند در ظاهر اسلام آورد...


ابن سمینه

[اِ نُ ؟] (اِخ) یحیی بن یحیی قرطبی. وفات 315 ه .ق . از اطبای نامی اندلس. او در نجوم و ادبیات نیز مهارت داشت و معتزلی مذهب بود.


ابن سناءالملک

[اِ نُ سَ ئِلْ مُ] (اِخ)قاضی ابوالقاسم سعیدبن هبه الله. وفات 608 ه .ق . شاعر مشهور مصری. در حدیث شاگرد ابوطاهر احمدبن محمد سلفی اصفهانی. دیوان شعر و منشآت او معروف و او را ثروتی وافر بوده است. کتاب الحیوان جاحظ را به نام روح الحیوان ملخص کرده و...


ابن سنان خفاجی

[اِ نُ سِ نِ خَ] (اِخ)ابومحمد عبدالله بن محمد بن سعید خفاجی شاعر. مذهب شیعی داشته و از مردم حلب بوده است و در 466 ه .ق . وفات کرده است. او راست: کتاب سرّالفصاحه که در برلین به طبع رسیده و دیوان اشعار خود او که به بیروت چاپ...


ابن سوار

[اِ نُ سِ] (اِخ) رجوع به ابوعلی بن سوار شود.


ابن سودون

[اِ نُ] (اِخ) نورالدین ابوالحسن علی بن سودون بشغاوی. ولادت او به قاهره بود در آنجا فقه آموخت و از قاهره به شام شد و در دمشق وفات یافت. از مؤلَّفات اوست: نزهه النفوس و مضحک العبوس و قره الناظر و نزهه الخاطر. وفات به سال 878 یا 869 ه...


ابن سوری

[اِ نُ] (اِخ) فرمانروای غور بوده و در جنگی با سلطان محمود سبکتکین مغلوب شده و مملکت او بتصرف سلطان درآمده است و به سال 400 ه .ق . پس از این شکست خود را مسموم کرده و درگذشته است.


ابن سویدی

[اِ نُ سُ وَ] (اِخ) عزالدین ابواسحاق ابراهیم بن محمد. ولادت 600 ه .ق . طبیب مشهور. در دمشق متولد شد و از کودکی با ابن ابی اصیبعه مودت داشت. الباهر فی الجواهر و التذکره الهادیه و الذخیره الکافیه در طب و ادویه تألیف اوست.(1) وفات او به سال 690...


ابن سهل اسرائیلی

[اِ نُ سَ لِ اِ] (اِخ)ادیب. کاتب ابن خلاص حاکم سبته. بسن چهل سالگی در سال 469 ه .ق . با ابن خلاص غرق شده دیوانش در مصر و هم در بیروت به طبع رسیده است. و رجوع به ابراهیم بن سهل شود.


ابن سهلان

[اِ نُ سَ] (اِخ) قاضی زین الدین عمر بن سهلان ساوی. فیلسوف ایرانی در قرن ششم هجری. تولد او در ساوه بود و چندی در آنجا بقضا اشتغال داشت پس از آن کتابخانهء او به ساوه بسوخت و او به نیشابور هجرت کرد و به استنساخ کتاب شفا معاش میگذاشت...


ابن سهلویه

[اِ نُ سَ یَ / لِ وَیْهْ] (اِخ)رجوع به ابوالقاسم سهلویه ملقب به قشور شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.