ابراهیم بن مدبر
[اِ مِ نِ ؟] (اِخ)ابواسحاق. از مشاهیر شعرا و مترسلین عراق در زمان متوکل خلیفهء عباسی. صاحب قدر و منزلتی بزرگ بود، و در آخر بسعایت بعض اکابر محبوس گردید. او با زنی شاعره و ادیبه عریب نام مشاعره و معاشقه داشته است. و ابن الندیم گوید او شاعری مقل...
ابراهیم بن مرزبان سالاری
[اِ مِ نِ مَ](اِخ) در اوائل قرن چهارم هجری به آذربایجان امارت داشت. وی فرزند سالار مرزبان از امرای دیلم است. پس از وفات پدر با برادر خویش ناصروجستان منازعه کرد عم او وهسودان فرصت غنیمت شمرد و آذربایجان را تصرف کرده ابراهیم را نزد خویش برد و به اعزاز...
ابراهیم بن مسعود غزنوی
[اِ مِ نِ مَ دِ غَ نَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم غزنوی شود.
ابراهیم بن مسلم شکانی
[اِ مِ نِ مُ لِ مِ شِ] (اِخ) ابواسحاق. از مردم شکان، قریه ای نزدیک بخارا. فقیه و فاضل. در فقه شاگرد ابوبکربن فضل بود و از عبدالله رازی و ابومحمد مزنی و سایر محدثین روایت کرده است. در بخارا بتدریس حدیث اشتغال داشت و در سال 324 ه .ق...
ابراهیم بن معقل نسفی
[اِ مِ نِ مَ قِ لِ نَ سَ] (اِخ) مکنی به ابواسحاق سانجنی. حافظ و قاضی نسف در قرن سوم هجری. وفات در 295 ه .ق .
ابراهیم بن منبه
[اِ مِ نِ ؟] (اِخ) ابوامیه. فقیه و محدث اندلسی. در مریه متولد و در مرسیه و قرطبه استماع حدیث کرده بشرق رحلت کرد و سپس بوطن خود بازگشته در اواسط قرن ششم هجری درگذشت.
ابراهیم بن منذر خزامی
[اِ مِ نِ مُ ذِ رِ ؟] (اِخ) از علما و محدثین نیشابور. از او روایت بسیار کرده اند. تولد او در سال 236 ه .ق . بوده. فرزند او ابوبکر محمد نیز از مشاهیر علماست و چندین کتاب تألیف کرده، از همه معروفتر کتاب الاشراف است. وفات او به...
ابراهیم بن موسی
[اِ مِ نِ سا] (اِخ)طبیب مشهور. در مصر پرورش یافته و رئیس اطبای ملک کامل محمد بن ابی بکربن ایوب بود و در بیمارستان قاهره بتداوی مَرضی میپرداخت. وی پس از 632 ه .ق . وفات کرده است. ابن ابی اصیبعه وی را در بیمارستان قاهره دیده و او را...
ابراهیم بن موسی
[اِ مِ نِ سا] (اِخ)عالم متفنن اندلسی از مردم قصبهء تدمیر واقع در ایالت جیان(1). او از موالی بنی امیه بود. و به عراق آمد و با ابن ابی خیثمه و بعض مشاهیر علما صحبت داشت. پس از آن به مصر رفت و تا آخر عمر بدانجای ببود. وفات او...
ابراهیم بن مهزیار
[اِ مِ نِ مَ] (اِخ)عالمی معروف از شیعه و اص ایرانی از مردم اهواز بوده و به قرن سوم هجری میزیسته است.
ابراهیم بن میاس
[اِ مِ نِ مَیْ یا] (اِخ)مکنی به ابواسحاق قشیری، محدث مشهور. در 436 ه .ق . بمونسه متولد شد و پس از استفاده و افاده در بغداد و شام به سال 501 در دمشق وفات یافت.
ابراهیم بن نصر
[اِ مِ نِ نَ] (اِخ)ابواسحاق سورینی، محدث مشهور. در روایت صادق بوده و برای استماع حدیث ببصره و شام و نواحی دیگر مسافرت کرده و در 210 ه .ق . کشته شده است.
ابراهیم بن نصر
[اِ مِ نِ نَ] (اِخ) رجوع به ابواسحاق سلامی شود.
ابراهیم بن نعیم
[اِ مِ نِ نُ عَ] (اِخ) ابن نهام عدوی. او از صحابهء حضرت رسول صلی اللهعلیه وآله است و در وقعهء حره شهید شده. ابوبکربن ابی عاصم صاحب کتاب الاَحاد و المثانی گوید وی با رقیه بنت عمر بن الخطاب ازدواج کرده است.
ابراهیم بن واسطی
[اِ مِ نِ سِ] (اِخ)از علمای مائهء هفتم هجریست. وفات او در 90 سالگی به سال 692 ه .ق . بوده است.
ابراهیم بن وثیق
[اِ مِ نِ وَ] (اِخ)ابواسحاق اشبیلی. از مشاهیر علمای اندلس و شیخ قُرّاء عصر خویش است. وفات او به اسکندریه در سال 654 ه .ق . روی داد.
ابراهیم بن ولید
[اِ مِ نِ وَ] (اِخ) ابن عبدالملک، سیزدهمین خلیفهء اموی. در سال 126 ه .ق . بخلافت رسید. در 132 هنگام هزیمت در جنگ با ابومسلم مروزی در نهرزاب نزدیک موصل غرق شد.
ابراهیم بن هارون
[اِ مِ نِ] (اِخ)ابواسحاق اشبونی. محدث. مولد او اشبونه(1)پایتخت پرتقال. در نقل حدیث موثق بوده و بزاهد اشبونی نیز معروف است. وفات او به سال 360 ه .ق . بوده است.
.(املای فرانسوی)
(1) - Lisbonne
ابراهیم بن هارون حرانی
[اِ مِ نِ نِ حَرْ را] (اِخ) از اطبای مشهور عرب.309 ه .ق . درگذشته است.
ابراهیم بن هانی
[اِ مِ نِ ها] (اِخ)ابواسحاق محدث نیشابوری. با احمدبن حنبل و بعض مشاهیر صحبت داشته. وی را از گروه اَبدال شمرده اند (175-265 ه .ق .).