ابراهیم بن علی
[اِ مِ نِ عَ] (اِخ) رجوع به ابواسحاق شیرازی شود.
ابراهیم بن علی
[اِ مِ نِ عَ] (اِخ) رجوع به ابواسحاق قبائی شود.
ابراهیم بن علی
[اِ مِ نِ عَ] (اِخ) ابن حسن بن محمد بن صالح عاملی کفعمی، ملقب به تقی الدین. عالم شیعی از مردم جبل عامل. در قرن نهم هجری میزیسته و از کتب او جنه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه معروف به مصباح کفعمی که در سال 895 ه .ق ....
ابراهیم بن علی بن تمیم
[اِ مِ نِ عَ لی یِ نِ تَ می مِ حُ](اِخ) ابواسحاق قیروانی. وفات 413 یا 453 ه .ق . شاعر عرب، صاحب کتاب زهر الاَداب و ثمر الالباب و کتاب المصون فی سر الهوی المکنون. کتاب الانموذج. (از کشف الظنون) (از وفیات).
ابراهیم بن علی میسی
[اِ مِ نِ عَ لی یِ] (اِخ) رجوع به ابن مفلح شود.
ابراهیم بن علی نجار شروانی
[اِ مِ نِ عَ یِ نَجْ جا رِ شَرْ] (اِخ) متخلص به خاقانی و مکنی به ابوبدیل. رجوع به خاقانی شود.
ابراهیم بن عمر الصنعانی
[اِ مِ نِ عُ مَ رِصْ صَ] (اِخ) از مشایخ شیعه و راوی فقه از ائمه. (ابن الندیم).
ابراهیم بن عیسی
[اِ مِ نِ سا] (اِخ) از مردم اصفهان. او از زُهّاد قرن سوم هجری بوده و با معروف کرخی آمیزش داشته و در سال 247 ه .ق . وفات کرده است.
ابراهیم بن عیسی
[اِ مِ نِ سا] (اِخ) از اطبای مشهور قرن سوم هجری، شاگرد یوحنابن ماسویه و از اصحاب او بود و با احمدبن طولون پیوسته، همراه او به مصر رفته رئیس اطبای او گردید و در سال 260 ه .ق . به مصر وفات یافت.
ابراهیم بن عیسی المدائنی
[اِ مِ نِ سَلْ مَ ءِ] (اِخ) کاتب. به عربی شعر می گفته و دیوان او پنجاه ورقه است. (ابن الندیم).
ابراهیم بن عیسی النصرانی
[اِ مِ نِ سَنْ نَ] (اِخ) از ظرفاء کُتّاب و ادبای آنان. کتاب اخبارالخوارج و کتاب الرسائل از اوست. (ابن الندیم).
ابراهیم بن فزارون
[اِ مِ نِ ؟] (اِخ)پدر او فزارون کاتب و خود او طبیب معروفی بوده است و با غسان بن عباد به سند رفته. (ابن قفطی).
ابراهیم بن قاسم بطلیوسی
[اِ مِ نِ سِ مِ بَ طَ یَ] (اِخ) رجوع به اعلم بطلیوسی شود.
ابراهیم بن قریش عقیلی
[اِ مِ نِ قُ رَ شِ عَ] (اِخ) ششمین از سلاطین بنی عقیل در موصل. بزمان سلطنت برادرش مسلم مدتی دراز محبوس بوده پس از وفات مسلم، بنی عقیل وی را از زندان مستخلص و بسلطنت برداشتند (477 ه .ق .). ابراهیم تا 482 حکومت کرد و در آن سال...
ابراهیم بن کیغلغ
[اِ مِ نِ ؟] (اِخ) نام یکی از شعرای عرب است.
ابراهیم بن لقمان
[اِ مِ نِ لُ] (اِخ)ابواسحاق سوادی، از مردم سوادیزهء نخشب. از محدثین و در روایت موثق بوده و از اکثر محدثین روایت کرده است. وی از معتزلهء نجاریّه بود و در 374 ه .ق . وفات یافت.
ابراهیم بن لنگک
[اِ مِ نِ لَ گَ] (اِخ)نام یکی از شعرای قدیم به زبان عرب.
ابراهیم بن مالک اشتر
[اِ مِ نِ لِ کِ اَ تَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن اشتر شود.
ابراهیم بن ماهان
[اِ مِ نِ] (اِخ) مکنی به ابواسحاق بن بهمن بن یسک ارّجانی، مشهور به ندیم موصلی. و کلمهء ماهان را سپس به میمون تبدیل کرده و ابراهیم بن میمون موصلی گفته اند. ماهان پدر ابراهیم از ارجان بکوفه هجرت کرد و ابراهیم125 ه .ق . در کوفه متولد شد. اصل...
ابراهیم بن محاسن
[اِ مِ نِ ؟] (اِخ)مکنی به ابواسحاق. از مردم قصرقضاعه. شاعر عرب. وفات به بغداد (515 ه .ق .).