ابراهیم بن عبدالرحمن تنسی
[اِ مِ نِ عَ دِرْ رَ ما نِ تَ نَ] (اِخ) از علمای مغرب. در تنس(1) متولد شده و به شهر الزهراء در اندلس هجرت کرده، از ابووهب بن مسرهء حجازی و ابوعلی قالی و سایر علما استفاده کرد و در جامع شهر مزبور بفتوی و تدریس اشتغال داشت. در...
ابراهیم بن عبدالرحمن زهری
[اِ مِ نِ عَ دِرْ رَ ما نِ زُ] (اِخ) پدرش عبدالرحمن بن عوف از عشرهء مبشره است. وی بواسطهء پدر خود از عمر بن خطاب روایت کرده. ابراهیم بن منذر گوید او در 76 سالگی به سال 75 ه .ق . درگذشته است، ولی این سخن با آنچه در...
ابراهیم بن عبدالصمد
[اِ مِ نِ عَ دِصْ صَ مَ] (اِخ) ابواسحاق، معروف به هاشمی و عباسی. او امیرالحج بوده و از ابومصعب روایت کرده. وفات او به سال 325 ه .ق . بوده است.
ابراهیم بن عبدالعزیز
[اِ مِ نِ عَ دِلْ عَ] (اِخ) ابوعوانه. از محدثین موصل در قرن سوم هجری. از پدر خود عبدالعزیزبن حیان روایت کرده است.
ابراهیم بن عبدالله
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لاه](اِخ) رجوع به ابن خفاجه ابراهیم... شود.
ابراهیم بن عبدالله
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لاه](اِخ) ابن حسن بن علی علیهماالسلام. با برادر خود محمد معروف به نفس زکیه در ابتدای دولت بنی عباس دعوی خلافت داشتند و منصور عباسی پیش از آنکه خلافت در خاندان آلِعباس مستقر شود با محمد بیعت کرده بود. چون کار عباسیان سامان یافت و...
ابراهیم بن عبدالله بن حرث
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ نِ حَ] (اِخ) از رجال حدیث و از نسل حرث بن معمر صحابی است. او در زمان حضرت پیغمبر به حبشه هجرت کرد. ابراهیم را علمای رجال موثق شمرده اند.
ابراهیم بن عبدالله بن حسن
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ نِ حَ سَ] (اِخ) شاعری قلیل الشعر است. (ابن الندیم).
ابراهیم بن عبدالله بن خالد
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ نِ لِ] (اِخ) از رجال حدیث بوده. با آنکه احادیث از رجال موثق نقل میکرده در روایت وی را کاذب شمرده اند.
ابراهیم بن عبدالله بن قیس
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ نِ قَ] (اِخ) پدرش عبدالله بکنیت ابوموسی اشعری مشهور است. ابراهیم در عهد پیغمبر صلی اللهعلیه وآله متولد شد و بر حسب روایتی ابوموسی او را بحضور آن حضرت برد و آن حضرت وی را ابراهیم نام گذاشت و بر او دعا کرد.
ابراهیم بن عبدالله رطبی
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ رُ طَ] (اِخ) او به نام ابن رطبی معروف و از علمای مائهء ششم هجری است. نائب قاضی القضاه روح بن احمد حدیثی و بعضی دیگر از فقها بوده و در 527 ه .ق . درگذشته است. و از اینرو که مولد او...
ابراهیم بن عبدالله سعدی
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ سَ] (اِخ) از علما و محدثین نیشابور و در روایت موثق بوده است.
ابراهیم بن عبدالله غافقی
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ فِ] (اِخ) مکنی به ابواسحاق اندلسی. بمشرق آمده نزد علمای بغداد و شام و مصر و رمله و طرابلس علم آموخت و در شام اقامت گزید. بعض احادیث نقل و روایت کرده است.
ابراهیم بن عبدالله نصرانی
[اِ مِ نِ عَ دِلْ لا هِ نَ] (اِخ) یکی از نَقَله و مترجمین از دیگر زبانها به عربی. ابوزکریا یحیی بن عدی گوید از ابراهیم فص سوفسطیقا و فص خطابه و فص الشعر را بنقل اسحاق به پنجاه دینار خریدن خواستم و او نفروخت و نزدیک مردن خود هر...
ابراهیم بن عبید
[اِ مِ نِ عُ بَ] (اِخ) ابن رفاعهء انصاری. از صحابهء رسول صلی اللهعلیه وآله.
ابراهیم بن عثمان
[اِ مِ نِ عُ] (اِخ)رجوع به ابن وزان ابراهیم... شود.
ابراهیم بن عجیب زیادی
[اِ مِ نِ عَ بِ] (اِخ) در وشقه(1) یکی از قصبات اندلس متولد شده و از این جهت بوشقی معروف است. قرائت را از یونس بن عبدالاعلی در وطن خویش فراگرفت. او کتاب المدونه(2) را اختصار کرده و در 275 ه .ق . درگذشته است.
(1) - Huesca. (2) - تألیف...
ابراهیم بن عرفه
[اِ مِ نِ عَ رَ فَ] (اِخ)رجوع به نفطویه شود.
ابراهیم بن عطیه
[اِ مِ نِ عَ طی یَ] (اِخ)ابواسحاق مقری. از علما و محدثین قرن ششم هجری و در بصره میزیسته است.
ابراهیم بن عقیل
[اِ مِ نِ عَ] (اِخ) مکنی به ابواسحاق کبری و معروف به قرشی. از علمای نحو بوده و در 474 ه .ق . درگذشته است.