ابراهیم سامانی
[اِ مِ] (اِخ) ابراهیم بن احمدبن اسماعیل. یکی از شاهزادگان سامانی. بواسطهء مخالفت با نصربن احمد مدتی محبوس و پس از رهائی باز بسبب داعیهء استقلال و محاربه و مغلوبیت به عراق عرب رفته و تا وقتی ابوعلی محتاجی از نوح بن نصر برادرزادهء ابراهیم رنجیده گشت و خواست از...
ابراهیم سامری
[اِ مِ مِ] (اِخ) ملقب بشمس الحکما. از اطبا و رجال دولت صلاح الدین ایوبی. مهذب الدین یوسف بن ابی سعید سامری شاگرد او بوده است.
ابراهیم سامری
[اِ مِ مِ] (اِخ) ابراهیم بن خلف سامری. از اطبای مشهور دورهء اسلام در قرن ششم هجری. مذهب عیسوی داشته و شاگرد رضی الدین رحبی بوده است. از میان شاگردان رضی الدین تنها ابراهیم صاحب ترجمه و عمران اسرائیلی غیرمسلم بوده اند.
ابراهیم ستنبه
[اِ مِ سِ تَمْ / تُمْ بَ] (اِخ)ابواسحاق. از مشایخ صوفیه. با ابراهیم ادهم و بایزید بسطامی و امثال آن دو صحبت داشته و به دلالت و ارشاد ابراهیم ادهم مزدوری میکرد و مزد خود به فقرا صدقه میداد، پس از آن هم برهنمائی او به ترک و تجرید گرائیده...
ابراهیم سعدی
[اِ مِ سَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن عبدالله سعدی شود.
ابراهیم سوادی
[اِ مِ سَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن لقمان شود.
ابراهیم سور
[اِ] (اِخ) یا ابراهیم سیم. چهارمین از سلاطین افاغنه در هندوستان (961-962 ه .ق .). و این دودمان را بابریان برانداختند.
ابراهیم سوسی
[اِ مِ] (اِخ) عالم متفنن مغربی در قرن یازدهم هجری، از مردم مراکش. در فقه و نجوم و ادب مهارت داشت و به سال 1077 ه .ق . در مکه وفات یافت.
ابراهیم سیمجور
[اِ مِ سی] (اِخ) پدر ابوالحسن یا ابوالحسین محمد و جد ابوعلی و ابوالقاسم سیمجور دواتی. معاصر سامانیان. ابوعلی مسکویه در تجارب الامم در وقایع سال 324 ه .ق . گوید او از دست صاحب خراسان، محمد بن الیاس بن یسع صغدی را در این سال محاصره کرده چون خبر...
ابراهیمشاه
[اِ] (اِخ) خَلج. دومین از سلاطین خلج هندوستان (695 ه .ق .).
ابراهیمشاه
[اِ] (اِخ) فرزند محمدشاه، فاتح کشمیر. به سال 931 ه .ق . ملک کاجی جک که سابقاً صاحب کشمیر بود از مغلوبیت ابراهیم لودی حامی محمدشاه استفاده کرده او را محبوس ساخته و پسر او ابراهیم را بر تخت نشانید و خود وزیر او شد. در آن وقت ابدالِ ماکری...
ابراهیمشاه
[اِ] (اِخ) نوادهء ابراهیمشاه سابق الذکر و پسر نازک شاه بوده. در سال 993 ه .ق . در کشمیر بتخت نشسته و در تحت نفوذ خاندان جک بوده. پس از پنج ماه حکومت برادرش اسماعیل شاه مقام او را تصرف کرده است.
ابراهیم شرقی
[اِ مِ شَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم جونپوری شود.
ابراهیم شروانی
[اِ مِ شَرْ] (اِخ) رجوع به ابراهیم دربندی شود.
ابراهیم شکانی
[اِ مِ شِ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن مسلم شکانی شود.
ابراهیم شکستانی
[اِ مِ شِ کِ] (اِخ) از قدمای محدثین، از مردم شکستان مجاور سمرقند بوده. خراسان و عراق را سیاحت و از بسیاری از رجال مانند ازهربن یونس عبدی و ابونعیم فضل بن دکین روایت کرده و مسعودبن کامل را از او حدیث و روایت است.
ابراهیم شیبانی
[اِ مِ شَ] (اِخ) یکی از امرای بخارا از نسل چنگیز.
ابراهیم شیبانی
[اِ مِ شَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن بکر شیبانی شود.
ابراهیم صیاد
[اِ مِ صَیْ یا] (اِخ) از عرفای قرن سوم هجری و با معروف کرخی مصاحب بوده و در بغداد مسکن داشته.
ابراهیم طباخ
[اِ مِ طَبْ با] (اِخ) طباخ قلج ارسلان سلجوقی بوده و پادشاه مزبور ایالت مرعش را به او و ارثاً به اولاد او واگذار کرد. صاحب ترجمه وقتی برای معالجه به حلب رفته بدانجا درگذشته است.