ابتیاس

[اِ] (ع مص) درویش شدن. || اندوهگین گشتن.


ابتیاض

[اِ] (ع مص) خود درپوشیدن. (زوزنی). خود بر سر گرفتن. کلاه خود بر سر نهادن.


ابتیاع

[اِ] (ع مص) خریدن. خریداری. خرید. بازخریدن. || فروش. فروخت.


ابث

[اَ بَ] (ع مص) شیر شتر خوردن تا برآمدن شکم و مست شدن. مست شدن از بسیار خوردن شیر اشتر. || بطر کردن. بطر گرفتن. فیریدن.


ابث

[اَ بِ] (ع ص) فیرنده. خرامنده بنشاط. شادان.


ابثاث

[اِ] (ع مص) با کسی راز خویش در میان نهادن. بر کسی راز خویش آشکارا کردن. شایع و فاش کردن خبر را. حال و اندوه خود با کسی گفتن.


ابثع

[اَ ثَ] (ع ص) آماسیده لب از بسیاری خون. مؤنث: بَثْعاء.


ابثیث

[اِ] (اِخ) نام کوهی. (مراصد).


ابج

[اَ بَ] (ع اِ) ابد.


ابج

[اَ بَج ج] (ع ص) فراخ چشم.


ابجاح

[اِ] (ع مص) شاد کردن. تبجیح.


ابجال

[اِ] (ع مص) بسنده کردن به. اکتفا کردن به. بس کردن از.


ابجد

[اَ جَ] (اِ) نام اولین صورت از صور هشت گانهء حروف جُمَّل. || نام مجموع صور هشت گانهء مزبور. و این ترتیب حروف الفبای مردم فنیقیه بوده، بدین نهج: ابجد. هوز. حطی. کلمن. سعفص. قرشت. ثخذ. ضظغ... و در حساب جُمَّل، الف تا طاء بترتیب، نمایندهء یک تا نه و...


ابجدخوان

[اَ جَ خوا/خا] (نف مرکب)یا طفل ابجدخوان؛ نوآموز در خواندن و نوشتن. سبق خوان. توسعاً، نوآموز یا جاهل در هر چیز که باشد.


ابجر

[اَ جَ] (ع ص) آویخته ناف. مرد برآمده ناف. ناف بیامده. (دستوراللغه). درازناف. آنکه مبتلا به بجره است. مرد برآمده ناف و کلان شکم. مؤنث: بَجْراء. ج، بُجْر، بُجْران. || (اِ) رسن کشتی. || (اِخ) نام مردی.


ابجل

[اَ جَ] (ع اِ) رگ ساق. نام عِرقی در باطن ذراع. || در اسب و اشتر رگی که بمنزلهء اکحل است در آدمی.


ابجیح

[اَ] (اِخ) یکی از قرای مصر در سمنودیه.


ابح

[اَ بَح ح] (ع ص، اِ) آنکه در آواز بح بح کند. مرد گلوگرفتهء گران آواز. || دینار. || فربه. || چوب سطبر. || تیر قمار.


ابح

[اَ بَح ح] (اِخ) حسن بن ابراهیم، معاصر مأمون خلیفه. او کتاب الاختیارات را در احکام نجوم برای مأمون نوشته و نیز کتاب المطر و کتاب الموالید از اوست.


ابح

[اَ بَح ح] (اِخ) نام شاعری هذلی.



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.