یابانیدن

[دَ] (مص) یاباندن. فهمانیدن. رجوع به دریابانیدن شود.


یابر

[بِ] (اِ) دهی و زمینی که سلاطین در وجه معیشت ارباب استحقاق و غیره دهند و به ترکی سیورغال خوانند. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج) :
کمترین یابری از احسانت
ملک فغفور و قیصر و رای است.
علی شطرنجی.


یابرکان

[] (اِخ) از دیه های قم است. رجوع به تاریخ قم ص118 شود.


یابره

[بُ رَ] (اِخ)(1) شهری است به مغرب اندلس (اسپانیا). گروهی از علمای اسلام منسوب بدان شهرند. رجوع به الحلل السندسیه ج1 ص52 و 87 و 207 و قاموس الاعلام ترکی و معجم البلدان شود.
(1) - Evora.


یابری

[بُ ری ی] (ص نسبی) منسوب به یابره. رجوع به یابره شود.


یابری

[بُ ری ی] (اِخ) ابومحمد یابری اندلسی شاعر و محدث است. رجوع به ابن عبدون شود.


یابس

[بِ] (ع ص) خشک. (مهذب الاسماء) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی) (ناظم الاطباء). خشک و خشکی کننده. (آنندراج) (غیاث اللغات). مقابل رَطْب. ج، یَبس. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- حجر یابس؛ سنگ سخت. یقال هذا ایبس من الحجر؛ ای اصلب. (از لسان العرب).
- رجل یابس؛ قلیل الخیر. (اقرب الموارد).
- رَطْب و...


یابس

[بِ] (اِخ) وادی یابس موضعی است که گفته اند خروج سفیانی در آخر الزمان از آنجا خواهد بود. (از تاج العروس) (از معجم البلدان).


یابس

[بِ] (اِخ) جزیره ای است در بحر روم (دریای مدیترانه). (منتهی الارب). و رجوع به یابسه (اِخ) شود.


یابسات

[بِ] (ع ص) جِ یابسه. رجوع به یابسه شود.
- یابسات قروح؛ ادویه ای که جراحات را خشک سازد. (الفاظ الادویه ص10).


یابسه

[بِ سَ] (ع ص) مؤنث یابس. خشک. ج، یابسات.
- اطعمهء یابسه؛ غذاهای یابس. صاحب عقدالفرید آرد: آن که رطوبت بر بدن او چیره بود به اطعمهء یابسه نیازمند باشد و آنها عبارتند از عدس و چغندر و پِشت (سویق) و هر غذایی که برشته و پخته و بریان شود و......


یابسه

[بِ سَ] (اِخ) جزیره ای است در دریای مدیترانه در نزدیکی اسپانیا. و رجوع به نخبه الدهر دمشقی ص141 و الحلل السندسیه ج1 ص271 ج2 ص145 و تاج العروس و قاموس الاعلام ترکی شود.


یابسی

[بِ] (اِخ) ابوعلی ادریس بن یمان اندلسی یابسی. ابن ماکولا گوید: این نسبت به یابسه است که یکی از جزایر اندلس میباشد. وی شاعری بلندمرتبه و مناظر بوده و به قسطلی شهرت داشته است. ابوعامربن شهید او را یاد کرده و او را به شهری که در آن میزیسته نسبت...


یابسی

[بِ] (اِخ) این نسبت به یابس است و او ابوالحسن بن زیدبن محمد بن جعفربن مبارک بن قلفل بن دینار یابسی عامری کوفی معروف به ابن ابی الیابس است وی از مردم کوفه و راستگو بوده است. از ابراهیم عبدالله عیشی قصار و داودبن یحیی دمان و حصن بن حکم...


یابش

[بِ] (اِمص) یابیدن. (ناظم الاطباء). یافتن. || دریافت و ادراک و هوش و فراست و دانش. (ناظم الاطباء) :
چونکه گوهر نیست تابش چون بود
چونکه نبود ذکر یابش چون بود.مولوی.


یابلنوئی

[لُ نُوْ] (اِخ)(1) کوهی است در سیبری، 2800 متر ارتفاع دارد. در تاریخ مغول سلسله جبال یابلنوئی (حالیه) با قراقروم یکی دانسته شده و ظاهراً این رشته کوه را نباید با سلسله ای که امروزه قراقروم خوانده می شود و در جنوب ترکستان شرقی و شمال کشمیر واقع است اشتباه...


یابندگی

[بَ دَ / دِ] (حامص) کار و عمل یابنده. رجوع به یابنده شود.


یابنده

[بَ دَ / دِ] (نف) پیداکننده. واجد. که یابد. ج، یابندگان. مرخم یابنده، «یاب» است که در ترکیب با کلمات دیگر بکار رود. رجوع به یاب شود :
به هر زیر برگی شتابنده ای است
به هر منزلی راه یابنده ای است.نظامی.
یابندهء فتح کان جزع دید
بخشود و گناهشان ببخشید.نظامی.
چنین زد مثل شاه...


یابنوز

[بُ] (اِ) آبنوس. (از دزی ج2 ص848).


یابو

(اِ) نوعی از اسب بارکش که کوچک میباشد. (آنندراج). اسب کوچک و اسب باری. (ناظم الاطباء). اسب از نژاد پست. اسب پالانی. اسب کم بها. اسب لکنتی و زوار دررفته :
هست با بنده مرده یابوئی
عنکبوتی تنیده بر موئی.
حکیم کاظماتونی (از آنندراج).
هر چهار نفر سرداران بختیاری را به یابوها نشانیده از...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.