ویسه
[سَ / سِ] (اِخ) نام پدر پیران سرلشکر افراسیاب. (برهان) (آنندراج).
ویسه
[وَ سَ] (اِخ) دهی است مرکز دهستان ویسهء بخش مریوان شهرستان سنندج. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).
ویسه گرد
[سَ / سِ گِ] (اِخ) نام شهری است. (فرهنگ شاهنامه) :
ز ختلان و از ترمذ و ویسه گرد
ز هر سو سپاه اندرآورد گرد.فردوسی.
ویسی
[وَ] (اِخ) تیره ای از ایل ناصری از ایلات خمسهء فارس. (جغرافیای سیاسی کیهان).
ویسی
(اِخ) دهی است از دهستان عقیلی بخش عقیلی شهرستان شوشتر در 20 هزارگزی راه شوشتر به مسجدسلیمان با 350 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج6).
ویسیان
[وِ] (اِخ) نام یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد. این بخش در جنوب شهرستان واقع و حدود آن به شرح زیر است: از شمال به خرم آباد، از جنوب به بخش ملاوی، از خاور به بخش پاپی، از باختر به رودخانهء خرم آباد که بخش چگنی را از ویسیان جدا...
ویسیان
[وِ] (اِخ) دهی است از دهستان ویسیان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد با 600 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج6).
ویسیان
[وَ] (اِخ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).
ویش
[] (اِ) موش گیر. (نسخه ای از فرهنگ اسدی). غلیواج. زغن.
ویشتاسب
(اِخ) گشتاسب. رجوع به گشتاسب شود.
ویشته
[تِ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش نطنز شهرستان کاشان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج3).
ویش دبیریه
[دَ] (اِ مرکب) نام یکی از خط های ایران باستان است. ابن ندیم در الفهرست از ابن المقفع نقل کند و گوید این یکی از خطوط هفتگانهء ایران قدیم است و آن 356 حرف داشته است و با او تا زمزمهء آب و طنین آذان و اشارات عیون و ایماء...
ویشکا
(اِخ) دهی است جزء دهستان خشک بیجار بخش خمام شهرستان رشت. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).
ویشکاسوقه
[قِ] (اِخ) دهی است جزء دهستان حومهء بخش مرکزی شهرستان رشت. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).
ویشکاورزل
[وی وَ زَ] (اِخ) دهی است جزء دهستان حومهء بخش مرکزی شهرستان رشت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).
ویشگرد
[شَ گِ] (اِخ)(1) شهری است استوار اندر میان کوه و صحرا نهاده بر حد میان چغانیان و ختلان و اندر وی دایم باد آید و تربت شقیق بلخی رحمه اللهعلیه آنجاست و از وی زعفران بسیار خیزد. (حدود العالم).
(1) - ویشگرت vayshagirt در حاشیه با قلمی غیر از قلم متن...
ویشلق
[لَ] (اِخ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومهء شهرستان خوی واقع در 3 هزارگزی باختر شوسهء خوی به جلفا، دارای 777 تن سکنه. این ده در دو محل نزدیک به یکدیگر قرار گرفته و به نام ویشلق بالا و ویشلق پائین مشهور است. سکنهء ویشلق بالا 395 تن میباشد....
ویشه
[شَ / شِ] (اِ) بیشه است که جای سباع و بهائم باشد. (برهان). بر وزن و معنی بیشه است، و به دری طبری بیشتر بیشه را ویشه به واو گویند. (آنندراج) (انجمن آرا) :
از وی شده کار ویشه رنگین.
(شاعری طبری از آنندراج).
ویشه سرا
[شِ سَ] (اِخ) دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرا از شهرستان رشت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).
ویشی
(اِخ)(1) نام شهری است. مرکز شهرستانی در ایالت آلیهء(2) فرانسه و یکی از مراکز بزرگ آبهای معدنی است. این شهر در جنگ جهانی دوم و شکست ارتش فرانسه از آلمانها که منجر به سقوط پاریس گردید مرکز حکومت مارشال پتن شد (1940-1954 م.). این شهر 31000 تن سکنه دارد و...