وعل

[وَ عِ] (ع اِ) شعبان. (منتهی الارب). نام ماه شعبان بجاهلیت. (السامی فی الاسامی). ج، اوعال، وِعلان. (منتهی الارب). || (ص) شریف و توانا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).


وعل

[وُ عُ] (ع اِ) جِ وعل، به معنی بز کوهی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج).


وعلان

[وِ] (ع اِ) جِ وَعِل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به وعل شود.


وعله

[وَ لَ] (ع اِ) تکمهء پیراهن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای بلند از کوه یا سنگ بلند برآمده از کوه. || دستهء کاسه و آبریز. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). || بز مادهء کوهی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).


وعله

[وَ عِ لَ] (ع اِ) جِ وعل، به معنی بز کوهی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).


وعم

[وَ] (ع اِ) خط کوه که مخالف سائر رنگ آن باشد. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). ج، وِعام. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). || (مص) اَنْعِمی گفتن، یعنی خوش باش گفتن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج).


وعن

[وَ] (ع اِ) وَعْنه. زمین درشت سخت، یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). || نشان خاک تودهء خانهء مور. (منتهی الارب) (آنندراج). || خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (منتهی الارب). || پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). ملجأ و پناه جای....


وعنه

[وَ نَ] (ع اِ) وَعْن. زمین درشت سخت یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || نشان خاک تودهء خانهء مور. (آنندراج) (منتهی الارب). || خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به وعن شود.


وعواع

[وَعْ] (ع اِ) آواز سگ. || بانگ گرگ و شغال ماده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || گروه مردم، یا قوم با بانگ و غوغا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || مرد بیهوده گوی. (منتهی الارب) (آنندراج). || خروش مردم. || دیده بان، واحد و جمع در وی یکسان است....


وعوث

[وُ] (ع اِ) شدت و شر. (المنجد). سختی و بدی. (اقرب الموارد). || جِ وعث. (المنجد) (اقرب الموارد). رجوع به وعث شود.


وعوثه

[وُ ثَ] (ع مص) وَعْث. (از اقرب الموارد). رجوع به وعث شود.


وعود

[وُ] (ع اِ) جِ وعده. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به وعده شود.


وعور

[وُ] (ع ص، اِ) جِ وعر، به معنی دشوار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به وعر شود. || جِ واعر (منتهی الارب)، به معنی دشوار. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به واعر شود.


وعور

[وُ] (ع مص) وعر. وعاره. وعوره. دشوار گردیدن جای. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج).


وعوره

[وُ رَ] (ع مص) وعر. دشوار گردیدن جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). درشت شدن راه. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (اقرب الموارد). رجوع به وعر و وعور شود. || کم گردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).


وعوع

[وَعْ وَ] (ع اِ) شغال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || روباه. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || دشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (ص) سست. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد ضعیف. (اقرب الموارد). || خطیب سخن آور. (منتهی الارب) (آنندراج). خطیب زبان آور. (ناظم...


وعوع

[وَعْ وَ] (اِ صوت) فریاد سگان. وغوغ. عوعو. واغ واغ. هاپ هاپ. آواز سگ. (غیاث اللغات) (آنندراج). هاف هاف :
این سگان کرّند زَامرِ انصتوا
از سفه وعوع کنان بر بدر تو.مولوی.
|| آواز شغال و گرگ. (غیاث اللغات) (آنندراج).


وعوعه

[وَعْ وَ عَ] (ع اِ) آواز گرگ و آواز سگ و شغال ماده. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). بانگ شغال. (مهذب الاسماء). || بانگ شکم اسب. ج، وعاوع. (مهذب الاسماء). || (مص) خروشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). || آواز کردن سگ و گرگ و شغال. (اقرب الموارد). || جنبانیدن....


وعوعی

[وَعْ وَ عی ی] (ع ص) زیرک خوش طبع تیزخاطر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). مرد ظریف. (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).


وعوف

[وُ] (ع اِمص) کندی و سستی بینایی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.