وصافه

[وَ فَ] (ع مص) به حد خدمت رسیدن کنیزک و به حد خدمت رسیدن غلام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). فرا خدمت آمدن بنده. (دهار). || (اِمص) خدمتگاری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).


وصافه

[وَصْ صا فَ] (ع ص) مؤنث وصاف. || مبالغه در معنی وصاف. بسیار وصف کننده. (ناظم الاطباء).


وصافی

[وَصْ صا] (حامص) وصف بسیار.


وصافی کردن

[وَصْ صا کَ دَ] (مص مرکب) وصف بسیار کردن.


وصال

[وِ] (ع مص) مواصله. دوستی بی آمیغ و بی غرض کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || پیوسته داشتن. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و از همین معنی است صوم وصال یعنی روزهء امروزه را به روزهء فردا پیوسته کردن بدون آنکه در شب افطار کند و چیزی خورد،...


وصال

[وَصْ صا] (ع ص) بسیار پیوندکننده. (منتهی الارب) (آنندراج). وصله کننده. || پینه دوز. (فرهنگ فارسی معین). || قسمی صحاف که با لعابی ریخته های اوراق کتابی یا قباله و امثال آن را ترمیم و اصلاح کند. (یادداشت مرحوم دهخدا).


وصال

[وُصْ صا] (ع ص، اِ) جِ واصل. رجوع به واصل شود.


وصالی

[وَصْ صا] (حامص) عمل وَصّال. ترمیم و اصلاح و صحافی کتابی کهنه که بخشی از اوراق آن اسقاط شده باشد. پیوند کردن کتاب کهنه یا ازکاررفته. (آنندراج) :
چند در ملک عدم تعمیر را والی کنم
این کهن مجموعه را تا چند وصالی کنم؟
محسن تأثیر (از آنندراج).
|| پینه دوزی کردن در جامه....


وصاوص

[وَ وِ] (ع اِ) جِ وصواص. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به وصواص شود.


وصاویص

[وَ] (ع اِ) جِ وصواص. (المنجد). رجوع به وصواص شود.


وصاه

[وَ] (ع اِ) اندرز و پند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). وصیت. || شاخهء خرما که بدان پشتواره بندند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، وَصی. (اقرب الموارد).


وصایا

[وَ] (ع اِ) جِ وصیه. (از اقرب الموارد). جِ وصیت. (دهار) (آنندراج) (غیاث اللغات). اندرزها و پندها و وصیتها. (ناظم الاطباء) : و او را [ نوشیروان ] خود تصنیفها و وصایاست. (ابن البلخی). || جِ وصایه. (ناظم الاطباء). رجوع به وصایه شود.


وصایت

[وَ / وِ یَ] (ع اِ) وصایه. پند و اندرز و نصیحت. || فرموده و فرمان و وصیت. (ناظم الاطباء) : در اثنای وصایت پسر خویش مهدی را میگفت. (کلیله و دمنه). در مواسات و مراعات اوقاف اقوات او وصایت فرمود. (ترجمهء تاریخ یمینی).
- وصایت کردن؛ وصیت کردن. (ناظم الاطباء).


وصایت نامه

[وَ / وِ یَ مَ / مِ] (اِ مرکب)وصیت نامه. (ناظم الاطباء) :
وصیّ آدمی بر کل اولاد
وصایت نامه داری بر وصیت.سوزنی.


وصایه

[وَ / وِ یَ] (ع اِ) اندرز. (منتهی الارب). وصیت. (اقرب الموارد). || شاخ خرما که بدان پشتواره بندند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، وَصا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (اِمص) وصی گردانیدگی و عمل وصی گردانیدن. (ناظم الاطباء).


وصایه

[وُ یَ] (ع اِمص) اسم است وصیت را. (منتهی الارب). وصی گردانیدگی و عمل وصی گردانیدن. (ناظم الاطباء). رجوع به وصیت شود.


وصأ

[وَ صَءْ] (ع مص) ریمناک و چرکین گردیدن. (منتهی الارب). چرکین گردیدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


وصب

[وَ] (ع اِ) مابین بنصر تا سبابه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).


وصب

[وَ صَ] (ع اِ) بیماری. (منتهی الارب). بیماری و رنج. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، اوصاب. (منتهی الارب) (آنندراج). || مابین بنصر تا سبابه. (اقرب الموارد). || (مص) بیمار گشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دردمند شدن. (تاج المصادر بیهقی).


وصب

[وَ صِ] (ع ص) بیمار. (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). بیمار و رنجور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دردمند. (مهذب الاسماء). ج، وَصابی، وِصاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.