وانگه

[گَهْ] (ق مرکب) آنزمان. || بعلاوه :
وانگه بغلی نعوذ بالله
مردار در آفتاب مرداد.سعدی.


وانگهی

[گَ] (ق مرکب) سپس. (یادداشت مرحوم دهخدا). پس. پس از آن. بعد :
بدو گفت شیرین که دادم نخست
بده وانگهی جان من پیش تست.فردوسی.
چرخش ز زرِّ زرد کنی وانگهی در او
دندانهء بلورین گردش فروکنی.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص129).
وانگهی بر طریق معذوری
خواست از شاه شهر دستوری.نظامی.
وانگهی ترکتاز کرد به روم
درفکند آتشی در...


وانمود

[نُ / نِ / نَ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) وانمودن. || بیان. اظهار. اقرار. اثبات. تعبیر. شرح. (ناظم الاطباء). || نشان دادن چیزی برخلاف حقیقت.


وانمود کردن

[نُ / نِ / نَ کَ دَ] (مص مرکب) به دروغ نمودن. نشان دادن ناحقی بجای حق. ارائهء باطلی بجای صوابی. چنان نشان دادن در حالیکه چنان نیست. (یادداشت مرحوم دهخدا): تخادع؛ خود را فریب خورده وانمود کردن و فریب نخوردن. (منتهی الارب).


وانمودن

[نُ / نِ / نَ دَ] (مص مرکب)بازنمودن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). دوباره پدیدار کردن. (ناظم الاطباء). منعکس کردن. دوباره نشان دادن :
سپهر آئینهء عدل است و شاید
که هرچ آن از تو بیند وانماید.نظامی.
|| نشان دادن. نمودن. ظاهر ساختن. نمایش دادن :
آنچه در کون است ز اشیا و آنچه هست
وانما جان...


وانوردیدن

[نَ وَ دی دَ] (مص مرکب)برگردانیدن: الکبن؛ کنارهء دلو که وانوردند. (السامی).


وانوشتن

[نِ وِ تَ] (مص مرکب) دوباره نوشتن. مکرر نوشتن: آنقدر نوشت و وانوشت تا خوشنویس شد. (یادداشت مرحوم دهخدا). || استنساخ. (یادداشت مرحوم دهخدا).


وانویس کردن

[نِ کَ دَ] (مص مرکب)از نو نوشتن. (یادداشت مرحوم دهخدا). بازنوشتن. وانوشتن.


وأنه

[وَءْ نَ] (ع ص) زن پهن تن. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). تأنیث وأن است. رجوع به وأن شود.


وانهادن

[نِ / نَ دَ] (مص مرکب) نهادن :
بس است این طاق ابرو ناگشادن
بطاقی با نطاقی وانهادن.نظامی.
|| مقرر کردن. نصب نمودن. نشاندن. || پاها را به زیر نهادن. || بازنهادن. عوض و بدل کردن. (ناظم الاطباء).


وانهنده

[نِ / نَ هَ دَ / دِ] (نف مرکب) نهندهء چیزی در جائی. (از غیاث اللغات). || سازنده. || پیداکننده. (غیاث اللغات).


وانی

(ع ص) سست. مانده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || ضعیف البدن. (اقرب الموارد).


وانی

(حامص، پسوند): خوکوانی. دشتوانی.


و ان یکاد

[وَ اِ یَ / اِیْ یَ] (اِخ) نام آیهء 51 از سورهء 68 (سوره القلم) قرآن مجید و تمام آیت این است: و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین. و این آیت را برای دفع چشم زخم...


و ان یکاد خواندن

[وَ اِ یَ / اِیْ یَ خوا / خا دَ] (مص مرکب) آیهء «و ان یکاد» برای چشم زخم بر کسی دمیدن :
و ان یکاد همی خواند جبرئیل امین
همی دمید بر آن پادشاه ملک ستان.
مختاری.
هر ساعتی حور غالیه بر رویش می کشید و رضوان و ان یکاد میخواند و بر...


وانیه

[یَ] (ع ص) تأنیث وانی است. رجوع به وانی شود.
-ناقه وانیه؛ ماده شتر سست و ماندهء از سیر و سفر. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فاتره طلیح. (اقرب الموارد).


واو

(ع اِ) رجوع به «و» شود. || رنگ آب. (ناظم الاطباء). ج، واوات.


وأوأ

[وَءْ وَءْ] (ع اِ صوت) آواز شغال. (منتهی الارب).


وأواء

[وَءْ] (ع اِ صوت) آواز و صیحهء شغال و در اساس آمده که اختصاص به شغال ندارد. (از اقرب الموارد).


واوات

(ع اِ) جِ واو. رجوع به واو شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.