ابان بن ابی عیاش

[اَ نِ نِ اَ عَیْ یا](اِخ) آنگاه که حجاج قصد قتل سلیم بن قیس هلالی کرد او به ابان پناه برد و هنگام مرگ کتاب مشهور به کتاب سلیم بن قیس را بدو سپرد و ابان از سلیم آن کتاب را روایت کرد. و این اولین کتاب اهل تشیع است....


ابان بن اللاحق

[اَ نِ نِلْ لا حِ] (اِخ) یا اللاحقی. رجوع به ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عفیر و ابوعبدالحمید و حمدان بن ابان بن عبدالحمید و لاحق بن عبدالحمید و عبدالحمید انظر (کذا) و عبدالحمید بن عبدالحمید شود. (از ابن الندیم).


ابان بن تغلب

[اَ نِ نِ تَ لِ] (اِخ) از فقها و رجال حدیث و او شیعی و صدوق بوده و نسبت به شیخین اطالهء لسان نکرده تنها برجحان امیرالمؤمنین علیه السلام بر آن دو قائل بوده. او راست: کتاب معانی القرآن و کتاب القراءات.


ابان بن حاتم

[اَ نِ نِ تِ] (اِخ) نام یکی از روات است.


ابان بن حسین

[اَ نِ نِ حُ سَ] (اِخ) ابن وریدبن کادبن مهابنداد حساس بن فروخ دادبن استادبن مهر حسین بن یزدجرد. رجوع به ابومنصور ابان... شود.


ابان بن سعید

[اَ نِ نِ سَ] (اِخ) ابن عاص بن امیه. جد پنجم او عبدمناف است و از اینرو با رسول صلی اللهعلیه وآله هم نسبت باشد. مادرش هند یا صفیه بنت مغیره است. در غزوهء حدیبیه اسلام آورد و در جنگهای شام کشته شد.


ابان بن عبدالحمید

[اَ نِ نِ عَ دِلْ حَ](اِخ) ابن لاحق بن عفیر الرقاشی. از شعرای عرب و مداح آل برمک بوده. شاعری بسیارشعر و بیشتر اشعار او مزدوج و مسمط است و وی کتب بسیاری از فارسی و غیر آن بشعر کرده است از جمله کتاب کلیله و دمنه به امر برامکه....


ابان بن عثمان

[اَ نِ نِ عُ] (اِخ) ابن عفان. کنیت او ابوسعید است. از ام عمر و دختر جندب بن عمر الدوسی. و در جنگ جمل با عایشه بوده است و بزمان عبدالملک هفت سال حکومت مدینه داشته و در 86 ه .ق . درگذشته است. و او از طبقهء اولی از...


ابان بن عثمان

[اَ نِ نِ عُ] (اِخ) ابن یحیی بن زکریای لؤلؤی بجلی، معروف به ابان احمر. صاحب کتاب مغازی در سیرت رسول اکرم. وفات او در حدود 200 ه .ق . بوده است.


ابانت

[اِ نَ] (ع مص) اِبانه. پیدا کردن. آشکار کردن. روشن کردن. هویدا کردن. || آشکار گفتن. || پیدا شدن. آشکار شدن. هویدا شدن. || پیدائی. ظهور. روشنی. هویدائی. آشکاری. بداهت. || جدا کردن. || بشوی دادن دختر را.


ابانت

[اِ نَ] (ع اِ) ابانه. دارودسته. ایل و اُبَه.


ابانک

[] (اِ) در حدودالعالم این کلمه آمده است و آنرا در فرهنگها نیافتم و ظاهراً نوعی از چرم و پوست پیراسته باشد : و از این ناحیت [ سند ] پوست و چرم و ابانکها سرخ و نعلین و خرما و پانید خیزد.


ابان لاحق

[اَ نِ حِ] (اِخ) یا اَبانِ لاحقی. رجوع به ابان بن عبدالحمید، و رجوع به ابان بن اللاحق شود.


ابانه

[اِ نَ] (ع مص) رجوع به ابانت شود.


ابانه

[] (اِخ) صاحب قاموس کتاب مقدس حدس میزند که رود بردی باشد و یونانیان آنرا کریسوراوس مینامیده اند و در نزدیکی دمشق واقع است و منبعش طرف مشرق، کوهی است در بیست وچهارمیلی این شهر.


اباوه

[اَ وَ] (ع مص) پدر گردیدن. پدری کردن. پروردن. (تاج المصادر بیهقی). تربیت کردن.


اباه

[اُ] (ع ص، اِ) جِ آبی.


اباهر

[اَ هِ] (ع اِ) جِ ابهر و آن پرها باشد مرغ را میان کلی و خوافی.


اباهم

[اَ هِ] (ع اِ) جِ ابهام. نرانگشتان.


اباهیم

[اَ] (ع اِ) جِ ابهام.



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.