هم دیهی

[هَ] (ص مرکب) هم ده. رجوع به همده شود.


همذان

[هَ مَ] (اِخ) همدان. شهری است که همذان بن فلوح بن سام بن نوح آن را بنا کرد. (منتهی الارب). رجوع به همدان (مدخلِ نخست) شود.


همذان

[هَ مَ] (ع اِ) رفتاری که در آن نشان پا بر زمین بماند. (ناظم الاطباء). الرسمان فی السیر. (از اقرب الموارد).


همذانی

[هَ مَ نی ی] (ع ص) مرد بسیارسخن. || رفتار آمیخته از انواع رفتارها. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).


همذانی

[هَ مَ] (ص نسبی) منسوب به همذان. همدانی. رجوع به همدانی شود.


همذانی

[هَ مَ] (اِخ) بدیع الزمان. رجوع به بدیع الزمان احمد ... شود.


هم ذوق

[هَ ذَ / ذُو] (ص مرکب) هم سلیقه. (یادداشت مؤلف). دو تن که علایق و تمایلات مشابه دارند. هم طبع.


همر

[هَ] (ع مص) ریختن چیزی را. || ریخته شدن چیزی. || دوشیدن شیر پستان. || سخن بسیار گفتن. || سخت سم به زمین زدن اسب. || رنج دادن بسیاریِ شیر ناقه را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || دادن. (منتهی الارب). دادن از مال. (از اقرب الموارد). || شکستن چیزی...


همر

[هَ مِ] (ع ص) درشت اندام فربه. || ریگ بسیار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).


همر

[هُ مِ] (اِخ)(1) هومر. اُمروس. امیروس. اومرس. اومیروس. شاعر ملی یونان کهن است که ایلیاد و اودیسه دو اثر معروف منسوب به اوست. محققان و منتقدان این دو اثر را از یک گوینده نمیدانند. (از فرهنگ بیوگرافی وبستر). زندگی او را در قرن نهم ق . م. نوشته اند. وی...


همراد

[هَ] (ص مرکب) دو کس را گویند که در همت و سخاوت و شجاعت و جوانمردی و کرم همچو هم باشند. (برهان).


همراز

[هَ] (ص مرکب) هم راز. محرم اسرار. شخصی که از او هیچ چیز پنهان نکنند. (برهان). دو تن که رازهای خود را به یکدیگر میگویند :
مر این هر دو با رستم نامدار
شب و روز بودند همراز و یار.فردوسی.
سرافیل همرازش و هم نشست
براق اسب و جبریل فرمان پرست.اسدی.
ز شست خدنگ افکنان...


هم رازی

[هَ] (حامص مرکب) همرازی. راز گفتن و راز شنیدن. رازداری. حفظ سِر : با ملا اعلی به انبازی هرچه تمامتر همرازی کردند. (ترجمهء تاریخ یمینی).


همرافته

[هَ تَ / تِ] (اِ) مفهوم. آنچه به فهم درآید. (برهان). از برساخته های دساتیر است. (از حواشی معین بر برهان).


همران

[هَ] (اِخ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد که 94 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله و حبوب و توتون و کاردستی مردم گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج4).


همراه

[هَ] (ص مرکب) آنکه در راه با کسی رود :
مبادا به جز بخت همراهتان
شود تیره دیدار بدخواهتان.فردوسی.
ز بدها تو بودی مرا دستگیر
چرا راه جستی ز همراه پیر؟فردوسی.
همی بود همراهشان چار سگ
سگانی که نخجیر کردی به تگ.فردوسی.
چرا همراه بد جستی و بدخواه
تو نشنیدی که همراه است و پس راه؟
فخرالدین اسعد.
که نتوان...


همراه بودن

[هَ دَ] (مص مرکب) قرین بودن. پیوسته بودن دو یا چند چیز به هم. || گرفتار چیزی بودن چون رنج و درد.
- تا خون همراه بودن؛ کنایه از کمال عداوت و دشمنی است :
بی همنفسی در سفر عشق نبودم
تا خون همه جا همره من بخت زبون بود.
دانش (از آنندراج).
-تا قتل...


همراه شدن

[هَ شُ دَ] (مص مرکب)متفق شدن. همرای شدن :
شیر با خرگوش چون همراه شد
پرغضب پرکینه و بدخواه شد.مولوی.
|| قرین شدن. گرفتار چیزی شدن، چون رنج و درد :
ز کهرم چو لهراسب آگاه شد
غمی گشت و با رنج همراه شد.فردوسی.
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد.مولوی.


همراه کردن

[هَ کَ دَ] (مص مرکب)مقابل همراه شدن. قرین ساختن. دو چیز را به هم پیوستن :
مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا؟
ناصرخسرو.


همراهی

[هَ] (حامص مرکب) معیت. همراه بودن (شدن) :
هوایی بد است آنکه بر چشم زد
بد آرد به همراهی چشم بد.نظامی.
اگر شبدیز با ماه تمام است
به همراهیش گلگون تیزگام است.نظامی.
|| مساعدت. معاضدت و دستگیری، به خصوص نسبت به کسی که فقیر باشد. || (اِ مرکب) کنایه از اعضای بدن نیز هست. (آنندراج...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.