ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن احمدبن یعقوب همدانی. معروف به ابن ذی الدمینه. رجوع به حسن... و رجوع به ابن حائک... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن اسحاق یمنی معروف به ابن ابی عباد. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن سهل بن عبدالله سرخسی. وزیر مأمون خلیفهء عباسی. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن عبدالرحمن بن خلاد رامهرمزی. رجوع به ابن خلاّد و رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن عبیداللهبن سلیمان بن وهب. از اصحاب حیل و اعداد. از اوست: کتاب شرح المشکل من کتاب اقلیدس فی النسبه. (ابن الندیم).
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن ابراهیم بن الزبیر. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن ابیطالب علیهم السلام. دومین امام شیعیان اثناعشری. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن اجعد صقلی مالکی. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن احمدبن محمد بن خلف بن حیان بن صدقهء اهوازی بغدادی. شاعر معروف به ابن وکیع. رجوع به حسن... و رجوع به ابن وکیع ابومحمد حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن برکه بن عبیده. ابومحمد فرضی بغدادی. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر الاشرف بن امام زین العابدین علیه السلام ملقب به ناصر کبیر. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن عمر یا عمار. معروف به ابن المصحح. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضابن جعفر الصادق بن محمد الباقربن علی زین العابدین مشهور بحسن عسکری امام یازدهم شیعه پدر مهدی منتظر علیهم السلام. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی جوهری. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن علی قاضی المهذب. رجوع بحسن بن علی معروف به القاضی المهذب... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن عمر بن حسن بن حبیب الحلبی. رجوع به ابن حبیب بدرالدین... و رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن عنبسه الورّاق. محدث است و محمد بن المثنی از او روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن محمد معروف به ابن ابی عقامه. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن محمد بن حسن بن علی معروف بخلال. رجوع به حسن... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) حسن بن محمد بن علی بن رجاء. رجوع به ابن دهّان حسن... و رجوع به حسن بن محمد... شود.
